Saturday, January 31, 2015

چرایی بە ثمر ننشستن اعتراضات معلمان در ایران

طی سی و شش سال از عمر جمهوری اسلامی، یکی از نهادهایی که همواره با مشکلات عدیدهی سیستمی، مدیریتی، برنامهریزی در کل سیستم و همچنین مشکلات معیشتی و نارضایتی شغلی کارکنان خویش و کارایی سیستم در کل روبرو بوده است، سیستم آموزش و پرورش ایران می باشد که علیرغم کالبدشکافی و تحقیقاتی علمی و نیز انتقادات و راهکارهای صاحب اندیشگان این حیطه، هنوز حل نشده و بلکه بر شمار آن مشکلات نیز افزوده شده است که این خود دلایلی واضح دارد که از جمله می توان به ایدئولوژیک و توتالیتر بودن سیستم حکومتی جمهوری اسلامی اشاره نمود.سوای مشکلات سیستمی و مدیریتی نظام آموزشی ایران که شمار چشمگیری از این مشکلات در دوره سلطنتی پهلوی نیز موجود بوده و بهرنگی به حق بر آنها قلم رانده است، مشکلی دیگر که امروزه باب بحث است، مشکلات معیشتی معلمان این سیستم است که این امر موجب تخریب پایههای منزلت اجتماعی معلمان و منشا بروز مشکلات عدیده روانی نزد این قشر اسیب پذیر و در عین حال موثر جامعه شده است، که نویسنده نوشتار حاضر در نوشتاری دیگر در همین سایت بر آن قلم رانده ام.روز سه شنبه و چهارشنبه سی ام دی ماه و اول بهمن ماه جاری، برای اولین بار طی سی و شش سال گذشته و به صورت خودجوش، شمار زیادی از معلمان کشور در چند استان و شهرستان، دست به دست هم داده و اعتصاب نمودند که همین خصلت فراگیری و گستردگی دامنه آن، این حرکت را نمادین نمود، اما باز جای تاسف و تامل است که چرا این حرکت، علیرغم اینهمه مشکلات جامعه فرهنگی ایران، باز همه گیر و سراسری نشده است.اینجنب همچون روزنامه نگاری فعال در بعد آموزش و پرورش و فعال حقوق فرهنگیان و معلمی با سیزده سال سابقه در این سیستم، سرچشمه و منبع این مشکل را در سیستم جذب و استخدام ناعلمی و عامدانه سیستم استخدام در حیطه آموزش و پرورش می بینم.تاکنون نیز، علیرغم وجود ائیین نامه استخدامی، استخدام و جذب در آموزش و پرورش ناعلمی، ناشفاف و سوگیرانه انجام میگیرد.در این سیستم بجای تاکید بر استخدام فارغ التحصیلان تربیت معلم، افرادی با پیشینه های نامرتبط با سیستم آموزش و پرورش و از جمله بنیاد شهیدی بودن و جانباز و آزاده بودن، ملاک معلم شدن و تکیه دادن بر مسند اولیاست.نبود سیستم و شیوهای مشخص و علمی در جذب و استخدام و حتی ارتقا و ارزیابی در نظام آموزشی که این امر خود از طمع و نیات خاص حکومت توتالیتر جمهوری اسلامی از سیستم آموزشی باز می گردد، مسبب گردیده است تا نوعی ناهمگونی در نیازها، اهداف و آمال و روش معلمان به چشم بخورد که امر در انتها به پراکندگی معلمان و عدم کارایی انجمنها و کانونها و اتحادیه های صنفی معلمان در ایران منجر گردد، ضرورتی که تاکنون نیز به بار ننشسته است.از اینرو لازم است کانونها و انجمنهای قانونی معلمان در ایران قبل از هر اقدامی به حل این معضل سیستمی بپردازد، امری که سایر تلاشهای آنان را تاکنون بی ثمر و مشکلات آنان را لاینحل باقی گذاشته است.ناهمگونی معلمان، سبب ایجاد شکاف در بین آنان و بحرانی تر نمودن وضعیت کمی و کیفی آموزش و پرورش گردیده است، شکی نیست که نیاز و تقاضاها و نگرش یک سرباز معلم با معلمی حق التدریس و یا معلمی پیمانی که هنوز در فراز و فرود استخدام، روزهای نزدیک شدن به استخدامی قطعی اش را می شمارد با معلمی رسمی، متفاوت و گاها در تضاد است، همین نیز سبب گردیده تا در وخیمترین شرایط معیشتی و روانی، اعتراضات معلمان به حداکثر مورد انتظار نزدیک هم نشود و این حکومت است که با اطلاع از این وضعیت، پاسخی به تقاضاهای آنان نداده و بودجه بیست درصدی را به این وزارت یک میلیون کارمندی و بنیادین، اختصاص دهد حال آنکه بودجه وزارتهای نظامی و سپاه، شصت تا هفتاد درصد، افزایش داشته باشد.اگر ع

No comments: