Friday, December 12, 2014

معلمان حق التدریسی در پیچ و خم زندگی



معلمان حق التدریسی در پیچ و خم زندگی


مشکلات معیشتی و حقوق و دستمزد کم معلمان همواره گلایه های آنها را به همراه داشته است.این قشر از جامعه که نقش مهمی در تعلیم و تربیت فرزندان کشور دارند همواره با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می کنند که باعث می شود روی کار آنها تاثیر گذار باشد. در این میان معلمان حق التدریسی بیشتر در این مشکلات دست و پا می زنند. شفاف نیوز: مشکلات معیشتی و حقوق و دستمزد کم معلمان همواره گلایه های آنها را به همراه داشته است.این قشر از جامعه که نقش مهمی در تعلیم و تربیت فرزندان کشور دارند همواره با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می کنند که باعث می شود روی کار آنها تاثیر گذار باشد.


در این میان معلمان حق التدریسی بیشتر در این مشکلات دست و پا می زنند.


معلم حق التدریس به معلمی اطلاق می شود که توانایی علمی و عملی تدریس را داشته باشد و به صورت پاره وقت در آموزشگاههای دولتی وزارت آموزش و پرورش تدریس نماید و حقوقش را از محل منابع وزارت آموزش و پرورش دریافت نماید و دارای کدپرسنلی و ابلاغ رایانه ای باشد.


به گفته یکی از این معلمان حق التدریس که در یکی از روستاهای اطراف تهران تدریس می کند: حقوق این معلمان یک سوم معلمان رسمی و پیمانی بوده و شرایط کاریشان سه برابر سخت تر از معلمان رسمی و پیمانی است و به جز این حقوق اندک از هرگونه امتیازات و امکانات و تسهیلاتی محروم اند.


این معلم به شفاف می گوید: الان دقیقا نزدیک به 6 ماه است که من و همکارانم حقوقی دریافت نکرده ایم و درراه رضای خدا کار می کنیم!


گفتنی است، معلمان حق التدریسی که پس از قبولی در دو آزمون ( کتبی – عملی ) و اخذ صلاحیت از گزینش و گذراندن دوره های تخصصی مربوط به رشته ی تدریس شان به آموزش و پرورش راه میابند، با همه مشکلات و مصائب می سازند تا به کشور و فرزندانش خدمت کنند اما این خدمت با بی مهری های فراوانی از سوی مسئولین آموزش و پرورش مواجه است و شاید برای همین است که هر از چند گاهی خبر تجمع اعتراضی این معلمان روی خط رسانه ها می رود.


آخرین تجمع اعتراضی حق التدریسی ها


به عنوان مثال، سوم تیر ماه بود که جمعی از معلمان حق‌التدریس با تجمع مقابل مجلس شورای سلامی خواستار تعیین تکلیف وضعیت استخدامی خود شدند.


تجمع‌کنندگان اجرای قانون استخدامی مربیان حق‌التدریس مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای را مهم‌ترین مطالبه خود عنوان کردند.


مربیان حق‌التدریس پیش از این نیز بارها با تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی از مجلس و نمایندگان پیگیری وضعیت استخدامی و حقوقی خود را خواستار شده بودند.


پرداخت حق‌التدريس معلمان آغاز می شود


با این حال اما با وجود برگزاری این تجمع ها و قول مجلس و دولت به این معلمان نه از حقوق خبری هست و نه از استخدام هر چند که به تازگی مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران از پرداخت معوقه های این معلمان خبر داده و گفته: حق‌التدریس معوق ماه‌های اردیبهشت و خرداد معلمان به زودی(از 18 آذر ماه) به حساب آنان واریز می‌شود.


اسفندیار چهاربند افزوده: بخشی از حق‌التدریس سه ماه اول سال تحصیلی (مهر- آبان- آذر)‌ معلمان نیز تا اول دی پرداخت خواهد شد.


با این حال اما پرداخت این حقوق اندک تنها پرداخت حق این معلمان است و هنوز هم در کار آنها گشایشی حاصل نشده است.


این در حالی است که اوایل شهریور ماه، کلیات طرح تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریسی و آموزش یارانه نهضت سوادآموزی در مجلس به رای گذاشته شد و نمایندگان با 109رای موافق 74رای مخالف و 19 رای ممتنع از مجموع 219 نماینده در صحن با تصویب آن مخالفت کردند.


ماده واحده این طرح تصریح می‌کرد: وزارت آموزش و پرورش مکلف است مربیان پیش دبستانی و نیروهای خریدخدمت آموزشی را که در اولویت استخدام قرار دارند منحصرا و بدون رعایت ماده 8این قانون تا زمان اجرای قانون الحاق دو تبصره به ماده 17 قانون تعین تکلیف معلمین حق التدریس و آموزش یاران نهضت سواد آموزی در وزارت آموزش و پرورش به کار گیرد.


هم چنین در تبصره ماده واحده این طرح تصریح شده بود بار مالی ناشی از این امر از محل تامین کارکنان رسمی وزارت آموزش و پرورش تامین خواهد شد.


با این تفاسیر مشکلات این معلمان هنوز به قوت خود باقی است و باید از آموزش و پرورش پرسید چه وقت قرار است به مشکلات این معلمان رسیدگی کند.!


منبع: ایران پرس نیوز

Sunday, December 7, 2014

حبس یک معلم در سنندج و بی‌خبری از بازداشت شهروند ٥٢ ساله در مریوان



به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، دادگاه انقلاب سنندج روز پنج‌شنبه‌ی گذشته با ارسال پیامک تلفن همراه، مختار اسدی از فعالین صنفی کُردستان را به بخش اجرای احکام احضار کرد.

این معلم کُرد که دارای همسر و سه فرزند می‌باشد جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری فراخوانده شده است.

چند سال قبل شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، مختار اسدی از اعضای صنفی معلمان استان کُردستان را به اتهام "تبلیغ علیه نظام" برایش حکم یک سال حبس صادر کرده بود.







مختار اسدی از فعالین صنفی کُردستان

گزارش ارسالی حاکی از آن است که وی پس از ٤٤ روز انفرادی و ٢٢ روزحبس دو نفره تا سه نفره با قید وثیقه موقتاً آزاد شد.
دکتر علی‌اصغر فانی، سرپرست وزات آموزش و پرورش سال قبل نامه‌ای را به دستگاه قضایی حکومت اسلامی ایران جهت توقف حکم مزبور نگارش نمود که مورد تأیید قرار نگرفت.

هم‌اکنون مختار اسدی پس از احضار در روز سیزدهم در زندان مرکزی سنندج بسر می‌برد.

در سنندج معلمان کُرد هزینه‌های بسیاری برای سوء مدیریت مسئولان آموزش و پرورش پرداخته‌اند از آن جمله می‌توان به تبعید پیمان نودینیان و اسکندر لطفی اشاره کرد.

Monday, December 1, 2014

کۆماری ئیسلامی و بەڵگەسازیەکی ناشارەزایانە

لە ژێر زەخت و گوشاری چالاکانی بواری پەروەردە و لەناویاندا یەکیەتی پیشەیی مامۆستایانی کوردستانی ئێران و هێنانە بەرباسێ بەردەوامی مادەکانی سێ و سی لە یاسای بنەڕەتی کۆماری ئیسلامی ئێران کە باس لە زۆرەملی و بەخۆڕایی بوونی پەروەردەی گشتی دەکات، کۆماری ئیسلامی لێبڕاوانە دەستی بە چالاکی کردووە بۆ بەرپەرچ داۆەوەو بەڵگەسازی بۆ پاراستنی خۆی لە کۆڕ و کۆبوونەوە ناونەتەوەیی و مافی مرۆڤەکاندا.
ئەوڕۆ ڕۆژی دووشەممۆ، نامەیەکی فەرمی لە لایەن سازمانی پەروەردەی پارێزگای ورمێ یەوە گەیشت بە سەرجەم قوتابخانەکان، لەو نامە فەرمیەدا باس لە بە زۆری گەڕاندنەوەی قوتابیانی وازهێناو لە قوتابخانە دەکرێت بۆ قوتابخانەکان و وێڕای دانی هەندێک ڕێ و شوێن بۆ گەڕاندنەوەی ئەو قوتابیانە، باس لە سزادانی دایک و باوکی ئەو قوتابیانە دەکرل کە ڕێگری دەکەن لە ناردنەوەی منداڵە کانیان بۆ قوتابخانە.
ئەو هەنگاوە بە ڕواڵەت پیرۆز و لە ناخدا ئاڵۆزە، لە کاتێکدایە کە بەڕێوەبەرانی قوتابخانەکان لە پارێزگای ورمێ، بە شێوەی زارەکی ئاگادار کراونەتەوە کە بە توندی مامەڵە لەگەڵ ئەو قوتابیانە بکەن کە ئامادە نین پارە بدەن بە قوتابخانە، هەروەها کەمترین ڕێژەی یارمەتیش بە سەد هەزار دیاری کراوە.
یەکیەتی پیشەیی مامۆستایانی کوردستانی ئێران وێڕای ئەوەی کە پشتگیری خۆمان لە گەڕانەوەی قوتابیان بۆ قوتابخانەکان دەردەبڕین و لامان وایە مەلحەمی زامی نەتەوەی کورد خوێندنە و هەر خوێندنە، لە هەمان کاتیشدا مامۆستا و بەڕێوەبەرانی نیشتماپارێز لە هۆکاری ئەو هەنگاوەی کۆماری سێدارە ئاگادار دەکەینەوەو و داوا دەکەین هەر وەک ڕابردوو و بە هەموو شێوەیەک هەر لە ڕیزی نەتەو خەڵکدابا و بەرەنگاری زەخت و گوشارەکانی ڕژێم ببنەوە لە قوتابخانەکان ۆ بەم شێوەیە کەشێکی ئارام بۆ زاڕۆڵەکانی گەلەکەمان لە قوتابخانەکاندا بخوڵقێنن و پێش لە زیاتر بوونی وازهێنان لە خوێندن بگرن.
یەکیەتی پیشەیی مامۆستایانی کوردستانی ئێران
دوشەممە ڕێکەوتی
1.12.2014

Saturday, November 29, 2014

اخذ اجباری پول کمک به مدرسه از دانش آموزان

حکومت جمهوری اسلامی ایران و مسئولان حکومتی تاکنون بترها در حضور رسانه ها، اظهلر داشته اند که هیچ مدیری حق اخذ پول اجباری کمک به مدرسه را ندارد و حتی گاها اذعان داشته اند که برخی از مدیران را (بویژه در تهران) به علت اخذ اجبارب کمک به مدرسه مواخذه نموده اند. اما وجود سندی مانند سند ذیل وجود این امر را انکار و تکذیب می نماید.
هر چند که بر طبق اصول سه و سی ام از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت می بایست آموزش و پرورش اجباری و رایگان را برای احاد ایرانیان، فراهم نماید، اما اینک به وضوح مشاهده می شود که دولت وقعه ای بر این امر مهم ننهده و با سیاستهای غیرمستقیم مردم را وادار به نام نویسی در مدارس غیر دولتی که امروزه به وضوح بیش از مدارس دولتی هستنی، می نماید، سیاستی که در برخی از موارد و بویژه در مناطق فقیرنشین و اقلیت نشین ایران، منجر به ترک تحصیل و افزایش بیسوادی گردد.
این اقدام جمهوری اسلامی ماند بیشتر اقداماتش، مغایر و ناقض حقوق بشر بوده و برخلاف قانون اساسی خود رژیم می باشد و از جانب اتحادیه صنفی معلمان کردستان ایران، محکوم می گر.
ایمد است که معلمان مدبر و مدیران دلسوز، با اتخاذ سیاست و رویه های انساندوستانه سعی در جلوگیری از این اقدام رژیم و ملغی نمودن این دستور، نمایند و بدینوسیله راه را بر ترک تحصیل و افزودن بر میزان کودکان کار در ایران که اینک طبق آمارهای حکومت بالغ بر یک میلیون و هفتصد هزار نفر می باشند، بگیرند.
اتحادیه صنفی معلمان کردستان ایران 
1393.9.9
30 نوامبر 2014 میلادی

پیوست1:
نامه اداری مبتنی بر اخذ کمک به مدرسه و الزام مدیران به واریز آن به حساب ادارات آموزش و پرورش

Like

پیوست 2:
اصل سي ام
دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد.


پیوست 3:
ماده سه قانون اساسی:


"دولت جمهورى اسلامى ايران موظف است براى نيل به اهداف مذكور در اصل دوم همه امكانات خود را براى امور زير بكار برد:

1- ايجاد محيط مساعد براى رشد فضايل اخلاقى بر اساس ايمان و تقوى و مبارزه با كليه مظاهر فساد .

2- بالا بردن سطح آگاهيهاى عمومى در تمام زمينه ‏ها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانه‏ هاى گروهى و وسايل ديگر.

3- آموزش و پرورش و تربيت بدنى رايگان براى همه در تمام سطوح و تسهيل و تعميم آموزش عالى.

4- تقويت روح بررسى و تتبع و ابتكار در تمام زمينه‏ هاى علمى و فنى، فرهنگى و اسلامى از طريق تأسيس مراكز تحقيق و تشويق محققان .

5- طرد كامل استعمار و جلوگيرى از نفوذ اجانب.

6- محو هر گونه استبداد و خودكامگى و انحصارطلبى.

7- تأمين آزاديهاى سياسى و اجتماعى در حدود قانون.

8- مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى خويش.

9- رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براى همه در تمام زمينه‏ هاى مادى و معنوى‏

10- ايجاد نظام ادارى صحيح و حذف تشكيلات غير ضرورى‏

11- تقويت كامل بنيه دفاع ملى از طريق آموزش نظامى عمومى براى حفظ استقلال و تماميت ارضى و نظام اسلامى كشور.

12- پى ريزى اقتصاد صحيح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامى جهت ايجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محروميت در زمينه‏هاى تغذيه و مسكن و كار و بهداشت و تعميم بيمه.

13- تأمين خودكفايى در علوم و فنون، صنعت و كشاورزى و امور نظامى و مانند اين ها.

14- تأمين حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايى عادلانه براى همه و تساوى عمومى در برابر قانون.

15- توسعه و تحكيم برادرى اسلامى و تعاون عمومى بين همه مردم .

16- تنظيم سياست خارجى كشور بر اساس معيارهاى اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه ‏ى مسلمانان و حمايت بى دريغ از مستضعفان جهان"

Tuesday, November 18, 2014

مقایسه ای ساده و آماری از میزان حقوق معلم در ایران و برخی کشورهای دیگر




جدول مقایسه سه شاخص درآمدی در مورد معلمان:

با توجه به این جدول مشخص است که وضع معلمان در امریکا از سایر کشورها مناسب‌تر است زیرا اولا حقوق معلمان در حد سرانه ملی است و ثانیا شاخص مصرف‌کننده، بسیار بالا نیست. کشور کره جنوبی را می‌توان در جایگاه دوم بهترین کشورها از نظر حقوق معلمان قرار داد. وضع در قطر، بریتانیا و فنلاند هم مناسب است با این تفصیل که قیمت‌ها در فنلاند و بریتانیا بالا است و سهم معلمان قطری از ثروت کشورشان، اندک ارزیابی می‌شود. در مورد ایران هم همین سخن را می‌توان گفت. ضمن اینکه می‌توان به کم بودن حقوق معلمان نسبت به سایر کشورها هم اشاره کرد اما باید به این موضوع هم توجه کرد که شاخص مصرف‌کننده در ایران به نسبت سایر کشورها پایین‌تر است. مشابه این وضعیت در کشورها ترکیه هم وجود دارد.
توجه:  این ارزیابی مربوط به سال 1392 است

منبع:
http://www.qomefarda.ir/news/3538

هەندێک وردە زانیاری لەسەر دوو شەهیدی خوێنکاری کورد لە ماوەی یەک ساڵی رابردوودا




ژێدەر: یەکیەتی پیشەیی مامۆستایانی کوردستانی ئێران.

مخابن پیلانی کۆماری ئیسلامی بە دژی بزاڤی خوێندکاری کوردی زۆر چڕ و پڕترە لە پێشوو:

لە ماوەی یەک ساڵدا ئەوە دووەم جارە کە خوێندکاریی کورد لە یەک زانکۆدا دوو خەساری مەزنی لیدەکەوێت و دوو کەسی ئاستی بەرزی خوێندن لە ئاستی ماستەر (کارناسی باڵا)ی خۆی بە هۆی پیلانەکانی رژێمی کۆماریئیسلامی لە دەست دەدات و بە پیلانگێڕی سەری بەرزیان رادەستی خاکی کوردستان و تێکەڵ بە کاروانی شەهیدانی کوردستان دەکەن.


خاتوو شەیدا حاتەمی:

تەمەن: ٢٤ ساڵ، خوێندکاری ئاستی: کارناسی باڵای زانکۆی نازلوی ورمێ، لە بواری: خاکناسی (بایۆلۆژی و بایۆتەکنۆلۆژی، خەڵکی ناوچەی مەرگەوەری سەر بە باژاری ورمێ، شێوەی کوشتن: کوژران بە زەربە، رێکەوت:

ئەو خوێندکارە کوردە چالاکوانە، بە شێوەیەکی گوماناوی لە ناو خەوتنگەی خۆیدا واتا لە خەوتنگەی بینتولهودای زاکۆی ورمی، کوژراو لە ئاکامیشدا، کۆماری ئیسلامی و بەرپرسانی زانکۆی ورمێ، هۆکاری مردنەکەیان بە خۆکوژی راگەیاند.

لە ئەنجامی شەهید بوونی خاتوو شەیدا حاتمەی گەلێک دەنگی نارەزایەتی دەرکەوتن و زۆر کەس وەک پارێزەر مەسعوود شەمس نەژاد هەوڵیاندا شوێن کەیسەکە بکەون و لەو رێگایەشدا تێچووی خۆیان دا، هەروەها خوێنکارانی کوردی ئەو زانکۆیە، بە شێوەیەکی یەکجار تووند بە دژی هەڵوێستی نوێنەری کوردی باژێری ورمێ واتا عابد فەتاحی کە وتی: خاتوو شەیدا خۆی خۆی کوشتووە، هاتنە دەنگ و ئەنستیتۆی کرمانجی زانکۆی ورمێ لە نامەیەکدا داوای کرد کە عابد فەتاحی دەبێ لە نوێنەرایەتی پارلمان بکشێتەوە، هەروەها خوێندکارانی کوردی زانکۆی ورمی کوتیان: ئێمە لە هەڵبژاردنی چەند ساڵ لەمەوبەر هەڵەمان کردو دەنگمان دا بە ئێوە، ئێستاش ئامادەین دەنگەکانمان بە خوێنی سووری شەیدا حاتەمی وەردەگرینەوە.


خاتوو: شیلان رەوشەندل:
کچی: سەلیم رەوشەندل، خەڵکی گووندی: نەرزێوه. سەر بە باژێری: شنۆ، خوێندکاری ئاستی کارناسی, زانکۆی: نازلووی ورمێی، بواری: زانستی سیاسی،تەمەن: ٢٢ ساڵ . رێکەوتی شەهید بوون: حەڤدەی خەزەڵوەری ١٣٩٣ی هەتاوی، شێوەی مردن: ژاراوی کردن.
بە هۆی هەڕەشەی حەراستی ئەو زانکۆیە لە بنەماڵەی شەهیدی خوێندکار، پرسەی ناوبراو زۆر بە بێدەنگی بەڕێوەچوو، هەر ئەوەش وایکرد کە هەڵوێستێکی ئەوتۆ لەمەڕ شەهیدکرانی نەگیرێت و وەک رووداوێکی ئاسایی و تەنیا بە شێوەی هەواڵێک بڵاو بێتەوە و لێدوان و شیکاری لە سەر نەکرێت،
هەڵبەت لاواز کردن و هەڕەشەی زۆر لە سەر بزاڤی خوێندکاری بە گشتی و بزاڤی خوێندکاری کورد بە تایبەتی،لە سەردەمی سەرۆک کۆماری روحانیدا و هاتنە ئارای شێوازی نوێی رووبەڕووبە لەگەڵ بشێویەکان لە لایەن ناجاوە هۆکارێکی سەرکیی ئەم بێدەنگیەی کۆمەڵگای خوێندکاری بوو.
خاڵی هاوبەشی ئەو دوو شەهیدە کوردە خوێندکارە:
١- هەر دوکیان کوردن.
٢- هەر دوکیان بە دەست کەس یان کەسانێکەوە شەهید کراون.
٣- هەر دوکیان کیژن
٤- هەر دوکیان خوێندکاری کارناسی باڵان.
٥- هەر دوکیان لە یەک زانکۆ خوێندوویانە
یەکیەتی پیشەیی مامۆستایان هەرچەند لە هەر دووک کارەساتدا، بە دانەدەری بەیانییە هاوخەمی خۆی دەربڕیوە، بەڵام لای وایە کە پێویستیەکی زۆرتر بە هاودەنگی لە هەمبەر ئەو پرسانە هەیە و پێویستە کۆمەڵگای کورد بە گشتی و بزاڤی مامۆستایان و خوێندکاران، هاودەنگتر بێنە مەیدان و لە مەڕ ئەو ساتەوەختە کارەساتبار و دڵتەزێنانەدا، بێدەنگ و دۆش داماو نەوەستین، ئەو بێدەنگیەی ئێمەمانان، سەرەتایەکی قورس و تێهەڵنەهاتووەەیە بۆ کۆمەڵگای کوردی و چینی رووناکبیر، هەر بۆیەش پیویستە هەنگاو و دەنگەکانمان چڕتر بکەین.

١٨/١١/٢٠١٤
بەرانبەر بە
٢٧ی خەزەڵوەری ٢٧١٤ی کوردی

Wednesday, November 12, 2014

فەرهادی دووەم (حوسێن کۆکەن) هەموو داراییەکەی پێشکەشی قوتابخانە کرد



هەنگاوێکی کە شایانی سەر بۆ دانەواندن و کڕنۆشە.

یەکیەتی پیشەیی مامۆستایانی کوردستانی ئێران، دەستخۆشی و پێزانینی خۆی ئاراستەی فەرهادی دووەم (مام حوسێن) دەکات کە وێڕای ئەو هەموو ماڵوێرانی و تەنیاییەیی کە تووشی هاتووە، لە هەمان کاتدا هیچ کات خەمی نەتەوەکەی لە بیر نەکردووە و ئێستاش لە ئێوارەی تەمەنیدا، هەموو داراییەکەی کە بەرهەمی کۆکەنی خۆیەتی پێشکەش بە قوتابخانە کردووە و بیری لە گرنگترین چەمکی پێگەیاندنی هەر نەتەوەیەک واتا پەروەردە کردۆتەوە، ئەو کردەوەیە بەڕاستی نیشانەی تێگەیشتوویی و کوردویستی و نیشتمانپەروەری فەرهادی دووەم (مام حوسێن)ـە و شایانی رێز لێنانە. هیوادارین تەمەنی درێژ بێت و ئاواتەکانی بە چاوی خۆی ببینێت.

یەکیەتی پیشەیی مامۆستایانی کوردستانی ئێران

١٢/١١/٢٠١٤
بەرانبەر بە:
٢٢ی خەزەڵوەری ٢٧١٤ی کوردی

ئەوەش دەقی هەواڵەکە کە لە ئاژانسی هەواڵدەری کوردپا وەرگیراوە:




Tuesday, November 4, 2014

کارزار نیروی انسانی در مقطع ابتدایی سیستم آموزش و پرورش




مقدمه




امروزه در همه سازمانها نیروی انسانی از سایر مولفه های سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. اهمیت نیروی انسانی تا حدی است که برخی صاحبنظران بر این عقیده هستند که آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین می‌کند، منابع انسانی آن کشور است، نه سرمایه و یا منابع مادی دیگر. این منابع انسانی هستند که سرمایه‌ها را متراکم می‌سازند، از منابع طبیعی بهره‌برداری می‌کنند، سازمان‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به وجود می‌آورند و توسعه ملی را پیش می‌برند. (مورگان، 2007، ص 141)، اما با وجود اشراف بر اهمیت این امر، تاکنون نه تنها نیروی انسانی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی لاینحل مانده است بلکه روز به روز بر میزان و کثرت آن، آنهم بویژه در سطح ابتدایی افزوده می شود.




اهمیت نیروی انسانی اموزشی در آموزش و پرورش
آموزش و پرورش به طور کلی از سه مولفه اصلی برخوردار است: معلم (نیروی انسانی)، دانش آموز و کتب درسی. هر کدام از این سه مولفه اهمیت خاص خود را دارد و نبود هر کدام به معنای نبود سیستم آموزش و پرورش می باشد، اما بار اصلی آموزش و پرورش را معلم بر دوش نهاده است و این معلم است که می تواند هر دوی دیگر را تحت تاثیر و تحت الشعاع خود قرار دهد و نبود و کمبود معلم در یک کشور مفاهیم و معانی کثیری دارد که می توان به نکات زیر اشاره نمود:

1- عدم توجه به آموزش و پرورش و پیشرفت انسانی و تربیت نیروی کار و افراد جامعه

2- عدم وجود برنامه ریزی آموزشی و نیازسنجی که این خود اوج کارزار در هر سازمان و بویژه سیستمهای آموزشی و پرورشی است.

3- مصرف کننده تلقی نمودن سیستم آموزشی و عدم تخصیص بودجه کافی به آن که در نتیجه توانایی استخدام نیروی آموزشی مورد نیاز وجود نخواهد داشت.

4- عدم وجود ارتباط بین سیستم آموزش و پرورش کشور و سازمانها و موسسات پیش بینی نیروی انسانی.

به سیستم آموزش و پرورش کنونی ایران که نگاه می اندازیم به صراحت می شود همه موارد فوق را در ان مشاهده نمود.

در چنین سیستمی دانش آموزان زیان ده دیدگاه اصلی و عمده کشور می باشند اما این ضرور و زیان نیز برای همه نقاط یک کشور به یک اندازه نخواهد بود، کما اینکه کمبود معلم در نقاط دورافتاده و روستایی و صعب العبور و همچنین مناطق مرزنشین بیشتر از نقاط پرجمعیت و مرکزی خواهد بود.




علل کمبود معلم در ایران:
در سیستم اموزش و پرورش کنون سه علت اصلی برای کمبود نیروی انسانی آموزشی وجود دارد که عبارتند از:

1- بازنشسته شدن تعداد زیادی معلم: روند کنونی باز نشستگی در کشور بسیار بالاست و این نکته ای است که مسئولان نامتخصص هیچ گاه بدان نیاندیشیده اند.

وزارت آموزش و پرورش با توجه به روند کنونی بازنشستگی معلمان، ممنوعیت استخدام جدید و وضعیت دانشگاه فرهنگیان و کمبود چند هزار نفری نیرو، در سال تحصیلی جدید با بحران کمبود معلم به‌ویژه در دبستان‌ها روبه‌رو می‌شود. 13هزار فرهنگی در سال تحصیلی 94-1393 در کشور بازنشسته می‌شوند.

2- عدم جذب معلم جدید: استخدام در آموزش و پرورش ممنوع است و دانشگاه فرهنگیان که تنها راه ورود به دانشگاه تعلیم و تربیت است تا 3 سال آینده خروجی ندارد و دانشگاه تعلیم و تربیت عملا به مکانی برای ادامه تحصیل معلمانی تبدیل شده است که زمانی با مدارک پایین استخدام شده اند و دیگر آن دستگاه معلم ساز پرابهت پیشین نیست که البته شرایط پذیرش آن خود شایان بحث است که در این نوشتار نمی گنجد.

3- ناکارآمد بودن بخش نیروی انسانی ادارات آموزش و پرورش: در هر اداره آموزش و پرورش و هر سازمان آموزش و پرورشی و در وزارت آموزش و پرورش نیز بخشی به نام نیروی انسانی گنجانده شده و موجود می باشد که به دست کسانی سپرده شده است که کمترین تخصصی در امر پیش بینی نیروی انسانی و نیازسنجی ندارند و این در حالی است که آمارگیریهای کشور هر پنج سال یک بار انجام می گیرد و در مرکز امار کشور موجود می باشد و می بایست با توجه به نرخهای زاد و ولد، مرگ و میر، نرخ قبولی و مردودی و نیز بازنشسته شدن و ....غیره، میزان نیاز آموزش و پرورش به نیروی انسانی که تابعی است از میزان افراد واجب التعلیم که ان نیز از نرخ زاد و ولد تبعیت می کند این نیاز سنجیده و راهکارهایی برای آن اندیشیده شود.




بررسی کمبود نیروی انسانی (معلم) مقطع ابتدایی در چند استان بنا بر روایات مسئولان:


استان ایلام:

رییس سازمان آموزش و پرورش استان ایلام گفت: با آغاز سال تحصیلی جدید، مدارس این استان با کمبود یک هزار و ۴۰۰‬ معلم مواجه است. یوسف نوری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: اکنون مدارس این استان در مقاطع و رشته‌های مختلف پایه، فنی، کاردانش در مناطق شهری و روستایی به این تعداد معلم نیاز دارد. وی ادامه داد: متاسفانه به سبب نبود مجوز استخدام، امکان جذب این تعداد نیرو وجود ندارد.‬‬

وی اضافه کرد: براساس برنامه‌ریزیهای انجام گرفته قرار بود، بخشی از این مشکل از طریق جذب نیروهای حق‌التدریس در سال جاری برطرف شود. نوری تصریح کرد: متاسفانه به علت عدم موافقت مدیریت و برنامه‌ریزی، این افراد جذب نشده‌اند. وی خاطر نشان کرد: اکنون پنج هزار نفر در استان متقاضی حق‌التدریس در مدارس بوده که امکان جذب آنها وجود ندارد. رییس سازمان آموزش و پرورش استان ایلام با بیان اینکه اکنون ۱۲۷‬ هزار ساعت نیاز به نیروهای حق التدریس در استان وجود دارد خاطر نشان کرد: برای جبران این مشکل از نیروهای رسمی سازمان و به صورت اضافه کار استفاده می شود. ‬‬




استان اصفهان:

اکبر پناهی در نشست مطبوعاتی مسئولان آموزش و پرورش استان اصفهان اظهار کرد: 250 کلاس دوره ابتدایی برای جبران کسری نیروی انسانی ادغام شدند و در جایی صورت گرفته که مجموع 2 کلاس بیشتر از 30 نفر نباشد.

وی تصریح کرد: زمانی که قانون 6-3-3 می‌خواست اجرا شود، یک پایه از دوره راهنمایی باید جدا می شد و یک پایه به دوره ابتدایی اضافه می شد اما زمانی که 57 هزار نیرو داریم باید این نیرو‌ها در 3 دوره تحصیلی ساماندهی شوند.

پناهی گفت: دلیل مخالفت مسئولان در تهران این بود که ما به ازای 11.5 نفر دانش‌آموز یک نیرو در آموزش و پرورش به کار گرفته‌ایم که این مخالفت‌ها مانع تزریق نیروی جدید به آموزش و پرورش شد به همین دلیل جبران کسری نیرو در دوره ابتدایی مجبور شدیم تعدادی از بازنشستگان را در این دوره به کار بگیریم.

وی افزود: حتی با به کار گیری نیروهای بازنشسته مشکل کسری نیرو در دوره ابتدایی برطرف نشد و حدود 450 نفر را به عنوان سرباز معلم در دوره ابتدایی در روستا‌ها و مناطق محروم استان به کار گرفتیم که باز مشکل کمبود نیرو برطرف نشد.

معاون پژوهش و برنامه‌ریزی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان تصریح کرد: در سال گذشته با وجود اینکه از 160 سرباز معلم استفاده کرده‌ایم اما با کسری 4 هزار معلم در دوره ابتدایی مواجه می باشیم.




استان مازندران:

از دیگر طرف مدیرکل آموزش و پرورش مازندران گفت: استان مازندران با کمبود معلم در مقطع ابتدایی مواجه است و استخدامی‌های جدید نیز نیاز استان را برطرف نمی‌کنند، اما وی به میزان کمبود معلم اشاره ای نمی نماید و تنها به آمار موجودی ها می پردازد. وی «جمعیت دانش آموزی استان را در سال تحصیلی جدید 467 هزار نفر اعلام کرد و گفت که حدود 242 هزار نفر از این تعداد مقطع ابتدایی هستند.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی)




استان قم:

در استان قم نیز مشکل به همین منوال است: «حمیدرضا دژاکام غروب دوشنبه در دیدار جمعی از مدیران آموزش و پرورش استان قم با آیت الله العظمی مکارم شیرازی که در آستانه آغاز سال تحصیلی مدارس برگزار شد، از کمبود نیرو در قم خصوصا در مقطع ابتدایی خبر داد و عنوان کرد: با وجود اینکه در این مقطع 1029 نفر معلم نیاز داریم اما توانسته‌ایم با تلاش و ساماندهی که انجام داده‌ایم تا حدی مشکلات را کاهش دهیم.» (خبرگزاری مهر)




استان آذربایجان غربی:

مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی در گفتگو با (تسنیم) گفت: ۳ هزار و ۴۰ نفر کمبود معلم در آذربایجان غربی وجود دارد که سبب می شود کیفیت تحصیل پایین آمده و امکانات و تعداد کلاس‌هایی که در اختیار شاگردان قرار می گیرد کمتر شود.

فریدون سید مصطفوی افزود: دومین مشکل آموزش و پرورش در این زمینه معلم بوده که مهمترین شاخص توسعه آموزشی به شمار می رود یعنی نقش معلم بسیار حائز اهمیت است و در این رابطه 3 هزار و 40 نفر کمبود معلم در آذربایجان غربی وجود دارد که سبب می شود امکانات و تعداد کلاس هایی که در اختیار شاگردان قرار می گیرد کمتر شود.

وی همچنین اشاره کرد که: آموزش و پرورش از زمان پس از انقلاب اسلامی همواره دچار این چالش در کمبود معلم بوده است بنابراین باید توسعه همه جانبه باشد چون این نهاد مهم و اثرگزار جامعه به عنوان زیر ساخت مملکت به شمار می رود که باید توجه ویژه ای به آن شود یعنی دولت باید به صورت تمام وقت زمانی به آموزش و پرورش اختصاص دهد.




عمر (هه ڵمه ت) معروفی

روزنامه نگار و عضو اتحادیه صنفی معلمان کردستان ایران







منابع:

esfahanshargh.ir

www.irna.ir

www.mehrnews.com

www.tasnimnews.com 

Sunday, November 2, 2014

کەم بوونی مامۆستا لە پارێزگای ئیلام



ناوچە کوردنشینەکان و کەمینە نشینەکان لە بواری پەروەردەوە بێ دەرەتانترینی بەشەکانی ئێرانن.


داریووش قەنبەری نوێنەری مەجلیس لە ئوستانی ئیلام باسی لە کێشە و گرفتی بەردەم پەروەردە لەو ئوستانە کردووەو رایگەیاندووە؛ کەمتەرخەمیی بەرپرسان لەمەڕ ئەرک و بەرپرسیارەتییەکانی خۆیان، هۆکاری سەرەکیی وازهێنانی قوتابییان لە خوێندنە".

ناوبراو گوتووشیەتی لە هێندێک ناوچەی ئیلام، قوتابییان بەهۆی نەبوونی قوتابخانە ناتوانن لە قۆناغەکانی ناوەندی و دواناوەندیدا درێژە بە خوێندن بدەن.

بەپێی ئامارەکانی حکوموەتی ئیسلامی، لە ئەمساڵی خوێندندا ٩ هەزار و ٦٣٨ قوتابی "عەشایەری (هەوارنشین)" لە ئوستانی کرماشان سەرقاڵی خویندن دەبن کە نزیک بە تێکڕای ئەو قوتابییانە، لە رەشماڵدا وانەیان پی دەگوترێتەوە.

مامۆستای یەکێک لەو قوتابخانانە بە رۆژنامەی (جامی جەم)ی راگەیاندووە، قوتابییەکان بەهۆی گەرمێن و کوێستانی بنەماڵەکانیانەوە، تەنیا ماوەی ٣ هەتا ٤ مانگ دەتوانن دەرس بخوێنن و پاشان بەرەو ناوچەیەکی دیکە کۆچ دەکەن و لە خوێندن بەجێ دەمێنن.

بە گوتەی بەرپرسی بەشی پەروەردەی عەشایەر ئیدارەی گشتیی پەروەردەی ئوستانی ئیلام ، ساڵی رابردووی خوێندنیش ٢ هەزار و ٦٣٧ قوتابیی کوڕ و کچ لە ئوستانی ئیلام لە نیو رەشماڵ و کانێکسدا سەرقاڵی خوێندن بوون.

شاخاوی بوونی ناوچەکانی کرماشان و ئیلام، کەمتەرخەمیی ئیدارەی پەروەردە لەمەڕ دابینکردنی قوتابخانە بۆ قوتابییان و هەژاری و دەستکورتیی بنەماڵە هەوارنشینەکان دابین نەکردنی کەرەسەی هاتوچۆ بۆ مامۆستایانی قوتابخانەی ناوچە هەوارنشینەکان، هۆکارە سەرەکییەکانی بەجێمانی قوتابیان لە خوێندن ئەژمار دەکرێن.

پێزانین بۆ ماڵپەڕی کوردپا

Sunday, October 26, 2014

نگاهی به سرمایه نمادین معلمان در جامعه ایران"

"نگاهی به سرمایه نمادین معلمان در جامعه ایران" 

محمد حبیبی
شرح: این مقاله از سایت اخبار روز اخذ شده است.

• نقش اصلی تربیت نسل جوان و انتقال ارزشهای اجتماعی به آنها برعهده مدارس و به تبع آن معلمان است. افزایش کارایی و بهره وری نظام اموزشی درگرو شکل گیری رابطه ای مناسب میان معلمان و دانش آموزان از یک طرف و اولیاء دانش اموز ان و مدیران مدارس از سوی دیگر است. این رابطه مناسب مستلزم اعتبار اجتماعی بالایی است که دراین سالها همواره درحال کاهش بوده است ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
يکشنبه  ۴ آبان ۱٣۹٣ -  ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴


سرنوشت نسل جوان وآینده ساز کشور با عملکرد معلمان- که عاملان اصلی اجرای برنامه های مدون آموزش و پرورش اند-گره خورده است. معلمان درفرایند آموزش و پرورش نقش کلیدی دارند وبه قول پیاژه روانشناس نامدار معاصر، زیباترین طرح اصلاح و بازسازی نظام آموزشی در صورتی که معلم به تعداد کافی وباکیفیت مطلوب دراختیار نباشد، با شکست روبرو خواهد شد.(۱)درهرجامعه ای معلمان هنگامی میتوانند نقش تاثیر گذار خود در فرایند آموزشی را به درستی ایفا کنند که واجد اعتبار اجتماعی بالایی بوده وپایگاه اجتماعی مستحکمی درسطح جامعه داشته باشند.به عبارت دیگر از منزلت اجتماعی بالایی برخوردار باشند.مناسب ترین مفهومی که عناصر اعتبار،منزلت اجتماعی وعناصر مشابه را می پوشاند ،مفهوم سرمایه نمادین است.سرمایه نمادین به هرگونه دارایی گفته می شود(هرگونه سرمایه اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و...)که دسته ای از اعضای اجتماع آنرا درمی یابند، به رسمیت می شناسند وبرای آن ارزش قائل می شوند.(۲)به عبارت دیگر هرگاه یکی از سرمایه های فرهنگی ،اقتصادی،انسانی واجتماعی یک گروه یا یک جامعه به عرصه آگاهی عمومی وارد می شود ودرحافظه عامه مردم جای می گیرد وبه مرز شهرت می رسد ،به گونه ای که درجمعی که آن سرمایه را دارند احساس افتخار واحترام برمی انگیزد،آن سرمایه به سرمایه نمادین تبدیل شده است.با این همه سرمایه نمادین فقط مختص سطح ملی ومربوط به یک ملت نیست.هرگروه یا مجموعه انسانی که بتواند یکی از انواع سرمایه اش را به مرز افتخار واحترام برساند سرمایه نمادین تولید کرده است.براین اساس هرگروه اجتماعی وهرکدام از مشاغل واصناف می توانند سرمایه نمادین مربوط به خودشان را داشته باشند یا تولید کنند.(٣)سرمایه نمادین به طور مشخص درمورد معلمان ،همان دارایی های فرهنگی ،اجتماعی وعلمی معلمان است که اعضای اجتماع بزرگتر (افکارعمومی)آن را می بینندو به رسمیت می شناسند.به سخن دیگر ،سرمایه نمادین به معنای برخورداری معلمان از منزلت ،احترام ودریافت احساس اعتماد به کارایی ومفید بودن از طرف افکار عمومی وپذیرش هویت وجایگاه فرهنگی وبرجسته معلمان توسط جامعه است.(۴)درطی دودهه اخیر، که مفاهیمی همچون سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی درایران قرار گرفته ،مقالات ،مطالب وتحقیقات وپژوهشهای نسبتا گسترده ای درعرصه های مختلف اجتماعی در زمینه سرمایه نمادین وسرمایه اجتماعی صورت گرفته است.که عمدتا نتایج نگران کننده ای را نشان می دهند.به طور مثال پژوهشی که نتیجه آن درسال ۱٣۷٨ وبا عنوان "آنومی یا آشفتگی اجتماعی"انتشاریافت،نشان میداد که میزان اعتماد اجتماعی شهروندان درحد قابل توجهی پایین امده واعتماد مردم به مسئولان کاهش بسیار زیادی داشته است.(۵)ازطرف دیگر پژوهشهای مشابه درهمین سالها نشان دهنده کاهش سرمایه نمادین گروههای اجتماعی واصناف ومشاغل گوناگون درسطح جامعه است.(که در ادامه به آنها اشاره خواهدشد).این روند نزولی درسالهای اخیر نیز همچنان ادامه داشته ،ومعلمان نیز به عنوان جزئی از اقشار تاثیر گذار جامعه ،قطعا شامل این روند نزولی فراگیر شده وسرمایه نمادین شان روبه کاهش است.نوشتار پیش رو، از همین زاویه به بررسی سرمایه نمادین معلملن درجامعه ایران پرداخته ومشخصا به دنبال پاسخی برای دوسوال زیر است.اول :درطی دودهه اخیر ،درمقایسه با سایر مشاغل ،اصناف وگروههای اجتماعی ،میزان سرمایه نمادین معلمان درچه سطحی بوده است.؟ودوم :روند نزولی نرخ سرمایه نمادین معلمان درسالهای اخیر درمقایسه با دو دهه گذشته حاصل کدام سیاستهای دولتی در زمینه اموزش وتعلیم وتربیت بوده است.؟
قبل از ورود به بحث اشاره به این نکته حائز اهمیت است که عوامل کلان متعددی در کاهش یا افزایش نرخ سرمایه نمادین معلمان تاثیرگذارند که باوجود اهمیت فراوان ،دراین نوشتار به آنها پرداخته نمی شود.عواملی همچون روند نزولی فراگیر سرمایه نمادین درجامعه ایرانی،تغییر سیاست های کلان درجهت اولویت دادن به سرمایه گذاری درسیستم آموزشی ،تامین امکانات مالی برای معلمان ورفع مشکلات معیشتی آنها ،توجه ویژه به تشکل های صنفی مستقل برای احقاق حقوق معلمان (۶) و...درواقع نوشتار پیش رو به صورت خرد ونه کلان وبه صورت مشخص به آن دسته ازسیاستها وبرنامه ریزی های آموزشی اجراشده درسطح مدارس می پردازد ،که به نظر نگارنده در طی دو دهه اخیردر کاهش میزان سرمایه نمادین معلمان موثر بوده اند.

الف:بررسی میزان سرمایه نمادین معلمان درمقایسه با سایر اصناف
در طی دو دهه اخیر تحقیقات نسبتا گسترده ای انجام شده است وآمارهای نسبتا جالبی ارائه شده است که میزان سرمایه نمادین واعتبار اجتماعی گروههای سیاسی واجتماعی واصناف ومشاغل ،درسطح جامعه را مشخص می کند.پژوهشی که با عنوان "اعتماد مردم   به گروههای سیاسی -اجتماعی " درسال ۱٣۷۴ انجام شده ،نشان می دهدکه ۵٨ درصد مردم به گروههای سیاسی واجتماعی اعتماد کمی دارند وتنها دوازده درصد از اعتماد کامل برخوردارند.(۷)درمورد سرمایه نمادین مشاغل واصناف نیز پژوهشهای انجام شده درطی سالهای ۷۹ و٨۱ آمارهای قابل توجهی را نشان می دهد.آمارها نشان می دهد که اعتماد مردم به ترتیب نسبت به صنف هایی چون معلمان ،اساتید،ورزشکاران وپزشکان بیشتر بوده وگروههای شغلی مانند بنگاه داران وبازاریان پایین ترین اعتمادمردمی را به سمت خود جلب کرده اند. این نمونه پژوهشی شامل ۴۵۰۰ نفر از ساکنین ۱۵ سال وبالاتر مراکز استانهای کشوربوده است .به طور مشخص این جامعه آماری نشان می دهدکه میزان اعتماد زیاد به قضات درحدود ٣۵ درصد،رانندگان تاکسی ۲۰ درصد،تجار وبازاریان ۱۰ درصد،بنگاه داران ۴درصد ونیروی انتظامی ۵٣ درصد بوده است.درحالیکه همین آمار برای اساتید دانشگاه ۷۰ درصد وبرای معلمان ۷٨ درصد بوده است.که نشان دهنده فاصله معناداری با سایر مشاغل است.(٨)آنچه دراین آمار قابل توجه است پایین آمدن دو الی سه درصدی اعتماد اجتماعی مشاغل درسال ٨۱ نسبت به سال ۷۹ است.پدیده ای که از نظر کارشناسان درآن زمان درصورت ادامه می توانست یرای یکپارچگی وتوسعه ایران زنگ خطری باشد.(۹)وهمانطور که پیشتر گفته شدآمارهای جدید نشان می دهد که این روند نزولی همچنان ادامه داشته است.آمارهای بدست آمده از یک پژوهش دیگرکه درسال ۱٣٨۰ با عنوان "پیمایش ملی ارزشها ونگرشها "انجام شده حکایت از تایید آمارهای پژوهش ذکر شده قبلی دارد.این پژوهش که تحت سرپرستی دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ وارشاددر۲٨ استان کشور انجام شده ،نشان میدهد که ٨۰ درصد از پرسش شوندگان از اعتماد خیلی زیاد به معلمان سخن گفته اند.همین آمار درمورد نیروی انتظامی ۵۱ درصد،روحانیت ۴۶ درصدوقضات ۴۴ درصد بوده است.همچنین بازاریان با ۱۱ درصد درپایین ترین سطح اعتماد عمومی قرارگرفته اند.(۱۰)درواقع این رتبه بندی نشان می دهد که درسالهای آغازین دهه هشتاد به جز معلمان تقریبا تمامی گروههای مهم وتاثیر گذار اجتماعی از اعتباراجتماعی متوسط ویا کمی برخورداربوده اند.هرچه از سالهای دهه هشتاد به سالهای اخیر نزدیک می شویم با کاهش محسوس نرخ سرمایه نمادین معلمان مواجه هستیم.با این همه همچنان اعتبار اجتماعی معلمان نسبت به سایر مشاغل بالاتر است. نتایج یک پژوهش میدانی دیگر درسال ٨۹ دراستان چهارمحال وبختیاری ،کاهش محسوس سرمایه نمادین معلمان را نشان می دهد. با این همه بالا بودن نرخ سرمایه نمادین معلمان درمقایسه با سایر مشاغل را نیز مشخص می کند.جامعه آماری این تحقیق شامل ۶۱۲ نفر، از میان جمعیت بالای ۱٨ سال درشهرهای مرکزی شش شهرستان استان چهارمحال بختیاری است.آمارها دراین استان محروم حاکی از پایین بودن میزان اعتماد عمومی درمیان شهروندان است.به طوریکه ۷۹ درصد از پرسش شوندگان از میزان اعتماد متوسط و متوسط به پایین برخوردار بوده اند.درمیان انواع مشاغل معلمان با ۱/۴٣ درصداعتماد عمومی ،پس از پزشکان با ۶/۴٣درصد اعتماد عمومی، در رتبه دوم قرار دارند.همین آمار برای روحانیون ٣٣ درصد،کسبه وبازاریان ۵/۱۱ درصد،فعالان سیاسی ۷/۱٣درصد ،خبرنگاران ۷/۱۴ درصد ورانندگان ٨/۱۴درصد بوده است.(۱۱)این آمارها نشان می دهد که سرمایه نمادین مشاغل گوناگون درمقایسه با یکدیگر دراستانهای برخوردار ومحروم تقریبا شاخصهای یکسانی دارند.ومعلمان همچنان جز آن دسته از مشاغلی هستند که سرمایه نمادین بالایی دارند.

ب:بررسی سیاست گذاریهای آموزشی تاثیرگذاربرکاهش نرخ سرمایه نمادین معلمان
همانطور که پیشتر ذکر شد دراین نوشتارصرفا به بررسی عوامل خرد ومشخصا سیاستگذاریهای آموزشی دولتها در دو دهه اخیر پرداخته می شود.سیاستگذاریهایی که از نظر نگارنده در کاهش سرمایه نمادین معلمان تاثیر گذار بوده اند.این عوامل به صورت کلی به سه دسته تقسیم می شوند:

۱-جهت گیریهای سودمحورانه نسبت به آموزش :
درسالهای پس ازجنگ وبا آغاز سیاستهای تعدیل اقتصادی تلاشی هدفمند درجهت کاهش بودجه آموزشی و سودآوری ساختار آموزش درکشور ،درپیش گرفته شد.نمونه بارز چنین سیاستهایی اجازه تاسیس مدارس غیر انتفاعی و مراکز آموزشی خصوصی بود.بارشد مدرک گرایی درجامعه و علاقه خانواده های ایرانی به تحصیلات عالیه فرزندانشان ،زمینه مناسبی فراهم شد تا مدارس غیر انتفاعی سود آوری بیشتری داشته باشند.ادامه این سیاستها در دولتهای بعدی به رشد بی رویه این مدارس منجرشد.به طوریکه امروز با انبوهی از مدارس غیر انتفاعی ناکار آمد مواجهیم ،که با وجود شهریه های سنگین از کمترین امکانات آموزشی ویژه برخوردارند.امکانات وفرصتهای آموزشی بعضی از این مدارس حتی از امکانات مدارس دولتی هم کمتر است.واین درحالی است که تبلیغات گسترده ،شرایط لازم را برای جذب دانش اموزان به این مدارس فراهم می کند.بعضی از این مدارس صرفا به مکانی برای صدور مدارک تحصیلی در قبال دریافت پول تبدیل شده اند.این مسائل بیش از هرچیز برنگرش خانوارهای ایرانی نسبت به مقوله آموزش تاثیر ات منفی گذاشته وبه دنبال آن اعتبار اجتماعی معلمان به عنوان رکن اصلی آموزش در کشور را زیر سوال می برد.

۲-دریافت شهریه درمدارس دولتی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آموزش رایگان از ابتدایی تا سطوح عالیه دانشگاهی تاکید دارد.با این وجود درشرایط کنونی تقریبا بیش از شصت درصد فرصتهای دانشگاهی نیازمند شهریه های کلان است.از طرفی درچند سال اخیر عملا اداره مدارس دولتی از طریق پولهای دریافتی از اولیاء دانش اموزان صورت می گیرد.درحالیکه مسئولین اموزشی هر سال درآغاز سال تحصیلی از طریق تریبون های رسمی ،دریافت هرگونه وجه در هنگام ثبت نام را رد می کنند،مدیران مدارس تحت فشار ادارات کل از اولیاء دانش اموزان شهریه های غیر قانونی دریافت می کنند.این رویه چندساله ،در آغاز سال تحصیلی جدید به بهانه هوشمند سازی مدارس جنبه رسمی تری به خود گرفته است.بعضا مواردی از درگیری میان اولیاء دانش آموزان و مدیران مدارس برسر دریافت وجه اضافی در هنگام ثبت نام هرساله مشاهده می شود.از طرف دیگر دریافت مستقیم پول زمینه ساز فساد نهادینه درمدارس را فراهم می کند.رفتارهای تبعیض آمیز با دانش آموزان و طبقه بندی آنها براساس میزان پولی که اولیاء آنها پرداخت کرده اند از آسیب های دیگر چنین رویه ی غلط ونامشروعی است.درنهایت این جایگاه اجتماعی مسئولین مدارس و به تبع آن معلمان است که در اذهان اکثریت جامعه ایرانی متزلزل شده ودرنهایت موجبات کاهش سرمایه نمادین آنها را فراهم می کند.

٣- گفتمان موفقیت تحصیلی:
هسته اصلی گفتمان موفقیت تحصیلی ،نمره قبولی پایان سال و قبولی در کنکور است.دراین گفتمان خواست وانتظار اولیا ء ،مدیران ،معلمان ودرنهایت دانش آموزان نه پرورش خلاقیت –به عنوان یکی از اهداف نظام آموزشی – که موفقیت تحصیلی خواهد بود.موفقیتی که شاخصه اصلی آن نمره است.از طرفی فشار سیستم آموزشی به مدیران مدارس برای افزایش آمارقبولی زمینه ساز آسیب های جدی در فرایند آموزشی دانش اموزان می شود.مدیران مدارس با فشار به معلمان درپایان هر نیم سال ،افزایش آمارقبولی را درخواست می کنند ودست به هرکاری می زنند که تا افت تحصیلی درمدرسه اتفاق نیفتد.از دستکاری نمرات گرفته تا افزایش نمرات مستمر دانش آموزان همه درجهت افزایش آمار قبولی صورت می گیرد.درچنین شرایطی و با وجود مشکلات معیشتی معلمان، زمینه برای خرید وفروش سوالات امتحانی و دریافت نمرات قبولی فراهم می شود ودانش آموزان بدون هیچ گونه تلاش و کوششی، مدارج ترقی را طی می کنند.چگونه می توان از دانش آموزی که سوالات امتحانی پایان سال را از معلمان یا مدیران مدارس می خرد، انتظار احترام وحفظ جایگاه معلمی را داشت؟!این گونه است که سرمایه نمادین معلمان به تاراج می رود وعملا اعتبار اجتماعی معلمان قربانی سیاستهای غلط برنامه ریزان آموزشی می شود.

سخن پایانی
شاید درشرایطی که درجامعه ایران، ارزشهای مادی گرایانه جایگزین ارزشهای انسانی و باورهای اخلاقی شده اند و ملاک تشخص اجتماعی، فرآوری ثروت بیشتر به هرقیمتی است، این طور به نظر بیاید که سخن از اعتبار و جایگاه اجتماعی، بیهوده و گزاف است. این تغییر ارزشها بخش عمده ای از جامعه معلمان را نیز فرا گرفته است. بر اساس پژوهشی که که درسال ۱٣٨۹ در میان معلمین شاغل شهرستان بروجن صورت گرفته، نسبت افرادی که اولویت های ارزشی شان مادی گرایانه بوده، در مقایسه با معلمانی که به ارزشهای فرا مادی و انسانی توجه داشته اند، تقریبا دو به یک بوده است. یعنی اولویت ۷۵ درصد معلمانی که مورد پرسش قرار گرفته اند، ارزشهای مادی بوده است. (۱۲) با این حال همین پژوهش ها نشان می دهد که کاهش اعتبار اجتماعی و سرمایه نمادین معلمان اثرات منفی فراوانی درساختار آموزشی به جا می گذارد. امروزه بسیاری از کارکردهای سنتی خانواده، به نهادهای آموزشی منتقل شده است. در نتیجه نقش اصلی تربیت نسل جوان و انتقال ارزشهای اجتماعی به آنها برعهده مدارس و به تبع آن معلمان است. افزایش کارایی و بهره وری نظام اموزشی درگرو شکل گیری رابطه ای مناسب میان معلمان و دانش آموزان از یک طرف و اولیاء دانش اموز ان و مدیران مدارس از سوی دیگر است. این رابطه مناسب مستلزم اعتبار اجتماعی بالایی است که دراین سالها همواره درحال کاهش بوده است. از طرف دیگر متغیر پایگاه اجتماعی، به عنوان یکی از عوامل موثر بر فرسودگی شغلی معلمان معرفی می شود. یافته های یک پژوهش درسالهای اخیر نشان می دهد که کاهش اعتبار اجتماعی معلمان از عوامل اصلی فرسودگی شغلی معلمان است. در نتیجه گیری این پژوهش آمده است: "درخصوص رابطه بین پایگاه اجتماعی و ابعاد فرسودگی شغلی معلمان، نتیجه حاصل از انجام آزمون نشان می دهد که پایگاه اجتماعی با خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی و در مجموع با فرسودگی شغلی، همبستگی معکوس و معناداری دارد.(۱٣)

فهرست منابع:
۱-صافی ،احمد،سیمای معلم،تهران ،انجمن اولیاءومربیان جمهوری اسلامی ایران،۱٣۷۴
۲-پیربوردیو،ازفضای اجتماعی تا سرمایه اجتماعی،سعید عطار،پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی.
٣-www.shafaqna.com/Persian
۴-پژوهش نامه علوم اجتماعی ،سال سوم،شماره چهارم،زمستان ۱٣٨٨
۵-رفیع پور،فرامرز،آنومی یا آشفتگی اجتماعی،پژوهشی درزمینه پتانسیل آنومی درشهرتهران،سروش ،تهران،۱٣۷٨
۶-راههای ارتقای منزلت اجتماعی معلمان ،فصلنامه تعلیم وتربیت،شماره ۷۴
۷-اعتماد به گروههای سیاسی-اجتماعی،سلمان صفدری،پایان نامه کارشناسی علوم اجتماعی،دانشکده علوم اجتماعی ،دانشگاه علامه طباطبایی،۱٣۷۴
٨-فصلنامه جامعه پژوهی فرهنگی،پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی ،سال اول شماره اول،بهار وتابستان ۱٣٨۹،صص ٣٣-۶۱
۹-همان
۱۰-سرمایه اجتماعی وسیاستهای اجتماعی،مراد ثقفی،کیان تاجبخش،فصلنامه رفاه اجتماعی ،ویژه نامه سیاست اجتماعی.
۱۱-فصلنامه جامعه شناسی کاربردی،سال بیست ویکم،شماره ۴۰،زمستان ۱٣٨۱،صص۹۷-۱۲۲
۱۲-مجله مطالعات اجتماعی ایران،دوره پنجم،شماره سوم،پاییز ۱٣۹۰
۱٣-مسائل اجتماعی ایران،سال دوم ،شماره ۲،زمستان ۱٣۹۰،صص۱۲۹-۱۵۷ 

Saturday, October 25, 2014

بلاتکلیفی معلمان حق التدریس و آسیب های ناشی از آن

بلاتکلیفی معلمان حق التدریس و آسیب های ناشی از آن 

عمر معروفی (هه لمه ت)
• یکی دیگر از مشکلات وجود این دسته از معلمان، ایجاد ناهمگونی در بین معلمان و نیازهای آنان می باشد که این امر خود سبب پیدایش ناهماهنگی در بین معلمان و تشکلات صنفی آنان شده است، وجود انواع مختلف معلم در سیستم آموزش و پرورش ایران، سبب ناهمگونی نیازها و انتظارات معلمان شده و این خود به معنای ناهمگونی انجمن های صنفی معلمان نیز می باشد ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
پنج‌شنبه  ۱ آبان ۱٣۹٣ -  ۲٣ اکتبر ۲۰۱۴

علیرغم اینکه در تمامی جهان و به خصوص کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت برای استخدام در آموزش و پرورش شرایط ویژه ای وجود دارد و معلم برطبق ضوابط خاصی استخدام می شود، در کشور ایران انواع مختلفی ازمعلم وجود دارد که در این میان می توان به دسته بندی زیر اشاره نمود:
1- معلمین رسمی
2- معلمین پیمانی
3- معلمین حق التدریس
4- سرباز معلم
معلمین رسمی، همچنانکه از نام آن گیداست آندسته از معلمانی هستند که به طرق و انحای مختلف در وزارت آموزش و پرورش جذب شده اند و بر اساس یک حکم رسمی، جزء کارمندان رسمی آن سازمان به شمار می آیند و بر طبق یک حکم رسمی استخدامی، استخدام شده و طبق شرایط ویژه ای ارتقاء پیدا می کنند و حقوق آنان هم بر طبق همان شرایط پرداخت و محاسبه می شود. معلمین پیمانی هم آندسته از معلمان هستند که در شرایط فعلی به صورت آزمایشی به آنها نگریسته میشود و بعد از اتمام مدت مد نظر، به صورت رسمی استخدام می شوند و شرایط آنان تفاوتی چندن با معلمین رسمی ندارد، سرباز معلمان نیز کسانی هستند که دو سال از مدت سربازی خویش را پس از گذراندن یک دوره آموزشی سه ماهه، در آموزش و پرورش و به عنوان معلم، سپری می نمایند و بر طبق قانون مدت خدمت معلمی آنها با اتمام مدت زمان خدمت سربازیشان، به اتمام می رسد.
اما در این میان شرایط یک دسته از معلمان که سالهای مدیدی است در آموزش و پرورش ایران نمود دارد، کاملا متفاوت است، از ایندسته با نام معلمین حق التدریس نام برده می شود، یعنی معلمانی که در برابر دریافت دستمزد به صورت ساعتی در این ارگان مشغول به تدریس می باشند، شرایط این دسته ازابتدا تاکنون در هاله ای ازابهام می باشد و تمامی اعتراضات و تجمعات آنها نیزجهت رهایی از بن بستی که در آن گیر کرده اند، بی نتیجه باقی مانده است. دو سال پیش معلمان حق التدریسی به خبری نو از مجلس دل خوش کردند: «نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح الحاق دو تبصره به ماده ۱۷ قانون، نحوه استخدام حق التدریسی ها، آموزشیاران نهضت سوادآموزی و مربیان پیش دبستانی را اعلام کردند. مطابق اعلام نظر نمایندگان، ظرف دو سال تمامی مربیان پیش دبستانی و نیروهای خرید خدمت آموزش که با آموزش و پرورش همکاری داشته‌اند، از طریق برگزاری آزمون استخدام می شوند. نمایندگان در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح الحاق دو تبصره به ماده ۱۷ قانون تعیین و تکلیف استخدامی حق‌التدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در آموزش و پرورش، وضعیت استخدام این معلمان را بعد از رفت و برگشت میان کمیسیون و صحن مشخص کردند.»(خبر آنلاین، ۲۲ مهر ۱٣۹۱). اما تاکنون نیز این مساله بغرنج لاینحل باقی مانده است، که سخنان نادر قاضی پور نماینده شهرستان ارومیه نیز بر این امر صحه می نهند: «نماینده مردم ارومیه در مجلس گفت: استخدام معلمان حق التدریس از دو سال پیش تصویب شده اما همچنان اقدامی در این باره صورت نگرفته است.» (akhbar۲۰.blogfa.com
معلمین حق التدریسی که بیشتر کسانی هستند که پس ازسپری نمودن دوره سرباز معلمی دلبسته مدرسه و دانش آموزان و تدریس می شوند از چند دسته مشکل در رنج می باشند:
۱- بلاتکلیفی جهت استخدام یا اخراج (عدم عقد قرارداد)
۲- نبود پایگاه اجتماعی در بین اولیا، همکاران و دانش اموزان
٣- حقوق و دستمزد بسیار پایین
۴- سازماندهی دیرهنگام آنان (این دسته از معلمین بعد ازمعلمان رسمی و پیمانی سازماندهی می شوند که این امر نیز خود موجد شرایطی است که گاها برای آن دسته از معلمین حق التدریسی که مشکلات شخصی ویژه ای دارند، ادامه کار در آموزش و پرورش را دشوار و گاها ناممکن می نماید)
البته بحث از اینکه آیا اصلا وجود معلم حق التدریس یا سرباز معلام در نهاد اموزش و پرورش امری نیکوست یا پلید خود مسئله ای دیگر است و طالب بحث و گفتگو است و در اصل با توجه به حساسیت امر تعلیم و تعلم این امر نمی بایست وجود داشته باشد، «خبرگزاری فارس: وزیرآموزش و پرورش گفت: از این پس، به کارگیری حتی یک نیرو به صورت حق‌التدریس ۱۰۰درصد جُرم است و بر اساس قانون مجلس، باعث اشد مجازات برای شخص به کارگیرنده می‌شود و بنده و معاونانم نیز مسئولیت حتی یک نفر را بر عهده نمی‌گیریم». ( myview.blogfa.com اما اینک که این امر، امری واقعی و موجود در اموزش و پرورش ایران است، می بایست چاره ای برای آن جسته شود که تاکنون نشده است و سرچشمه تمامی این لاینحل باقی ماندن مشکل معلمان حق التدریسی و دیگر مشکلات اموزش و پرورش ایران، تنها به عدم توجه و نظر مسئولان کشور به این نهاد و مصرف کننده انگاشتن آن مروبط می شود.
معلمین حق التدریس هم به عنوان انسان و هم به عنوان معلم دارای حقوق می باشند که دولت به علت اینکه وچود این پدیده را در آموزش و پرورش گشور معمول و مرسوم نموده است می بایست و باید به حقوق آنان توجه نماید و سعی در حل نمودن آن بنماید. این دسته از معلمان نیز حق بودن و زیستنی مطلوب برای خود و خانوده اشان دارند و می بایست و باید به پایگاه اجتماعی آنان توجه شود که ضربه اصلی نبود این پایگاه اجتماعی و معیشتی در انتها و در ابتدا، متوجه دانش آموزان و امر تدریس بوده و خواهد بود، بلاتکلیفی این معلمان سبب پایین آمدن کیفیت کاری انان و در نتیجه یادگیری بهینه دانش آموزان شده است و این امر یکی از علل افزایش نرخ افت تحصیلی در ایران می باشد.
یکی دیگر از مشکلات وجود این دسته از معلمان، ایجاد ناهمگونی در بین معلمان و نیازهای آنان می باشد که این امر خود سبب پیدایش ناهماهنگی در بین معلمان و تشکلات صنفی آنان شده است، وجود انواع مختلف معلم در سیستم آموزش و پرورش ایران، سبب ناهمگونی نیازها و انتظارات معلمان شده و این خود به معنای ناهمگونی انجمن های صنفی معلمان نیز می باشد.
بیشتر معلمین حق التدریس جهت استخدام شدن، ناچار به عضویت در بسیج و گردان عاشورا هستند و این یکی از شرایط استخدام آنهاست که این خود تجاوز به حریم شخصی افراد محسوب می شود، معلمی که شغل و حرفه وی تدریس می باشد، تنها جهت استخدام می بایست پای در عرصه های دیگری بنهد که بسیار و فرسنگها با شغل وی متفاوت و گاه متضاد است، این امر نیز میزان اعتماد به معلمان و بخصوص معلمین حق التدریس را در بین مردم و همکاران و دانش آموزانشان کاهش داده است.
دلبستن به ایجاد تغییرات و رفع و حل مشکلات و بویژه مشکلات نهاد آموزش و پرورش در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، امری سخت دشوار است، اما امید است که به مشکلات این دسته از معلمان رسیدگی شده و من بعد از جذب معلم به عنوان حق التدریس خودداری شده و شاهد وجود این دسته ازمعلمان نباشیم چرا که معلمی حرفه ای است که نیازمند سپری نمودن دوره های مختلف وتا حد زیادی واقف بودن بر روانشانسی رشی و روانشناسی پرورشی و کودک می باشد که می بایست در دوره های تربیت معلم، گذرانده و خوانده شود.

Thursday, October 23, 2014

نه‌خوێنده‌واری گه‌وره‌ترین ئاسته‌نگی پێشكه‌وتنی وڵاتا


تێبینی: لە کوردپا وەرگیراوە
1393/06/17 - 2014-09-08  

هێمن ئه‌مین شوانی 
نەخوێندەواری لە زۆرێك لەوڵاتان بۆتە دیاردەیەكی زەق و به‌ربڵاو، بەتایبەت لە وڵاتە دواكەوتووەكان، یان هەژارەكان، یاخود وڵاتانی تازە گەشەسەندوو، ئەوەش كاریگەری زۆری كردۆتە سەر دۆخی ژیانی تاكەكانی كۆمەڵگە لەو وڵاتانە. هەر ئەوەش بووە هۆكاری ئەوەی كە نه‌ته‌وه‌یه‌كگرتوه‌كان ڕۆژی (٨)ی ئەیلولی هەموو ساڵێك تایبەت بكات بەڕۆژی جیهانی نەخوێندەواریی، ئەو ڕۆژە كه‌له‌كۆنگرەی نێودەوڵەتی وەزیرەكانی پەروەردە و فێركردن بڕیاری لێدرا، كۆنگره‌كه‌تایبه‌ت كرابو به‌نەهێشتنی نەخوێندەواری لە ڕۆژانی (٨ تا ١٩ ئەیلولی ١٩٦٥) لە تارانی پایتەختی ئێران بەڕێوەچو، بەوەش دوای تێپەڕبوونی ساڵێك بەسەر ئەو كۆنگرەیەو لە تشرینی دووەمی ساڵی (١٩٦٦) یۆنسكۆ ڕۆژی (٨)ی ئەیلولی هەموو ساڵێكی كرد به‌ڕۆژی جیهانی نەهێشتنی نەخوێندەواری، له‌وكاته‌وه‌یۆنسكۆ بۆ ڕۆژی جیهانی نەهێشتنی نەخوێندەواری ساڵانە ئاهەنگ و مەراسیم و كۆڕو كۆبونەوەی جۆراو جۆر دەگێڕێت و بەبیری كۆمەڵگەی نێودەوڵەتی دەهێنێتەوە كە خوێندەواری مافێكە لە مافەكانی مرۆڤ و بنەمایەكە بۆ هەموو پڕۆسەیەكی پەروەردە.

ئه‌مساڵێش له‌ڕۆژی جیهانی نه‌خوێنده‌واریدا وڵاتانی (جه‌زائیر، بوركینا، ئیكوادۆر، باشوری ئه‌فریكیا و ئیسپانیا) له‌لایه‌ن یونسكۆ له‌رۆژی دووشه‌ممه‌، ڕێكه‌وتی (٨/ئه‌یلولی ٢٠١٤) بۆنه‌یه‌كی تایبه‌تدا كه‌له‌(ده‌كا)ی پایته‌ختی به‌ندگلادیش به‌ڕێوه‌ده‌چێ خه‌ڵات و بڕونامه‌ی ڕێزلێنان ده‌به‌خشێته‌ئه‌و وڵاتانه‌، خه‌ڵاته‌كه‌بۆ هه‌ریه‌ك له‌وڵاتانه‌بریتیه‌له‌(٢٠٠٠٠) بیست هه‌زار دۆلار و بڕونامه‌و مه‌دالیایه‌ك. خه‌ڵاته‌كانیش بریتین له‌:

یه‌كه‌م/ خه‌ڵاته‌كانی "یونكسۆ – پاشا سیجونگ بۆ نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری" بۆ ساڵی ٢٠١٤ پێشكه‌ش ده‌كرێت به‌:

وه‌زاره‌تی په‌روه‌رده‌ی ئیكوادۆر له‌به‌رامبه‌ر جێبه‌جێكردنی پڕۆژه‌یه‌ك بۆ ڕه‌خساندنی خوێندنی بنه‌ڕه‌تی بۆ لاوان و به‌ساڵاچوان، كه‌به‌هۆیه‌وه‌زیاتر له‌(٣٢٥٠٠٠) هه‌زار كه‌س له‌ساڵی (٢٠١١)ه‌وه‌سودیان لێ وه‌رگرتوه‌، ئه‌م پڕۆژه‌یه‌دا ته‌نها چڕ نه‌كرابوه‌و له‌فێربونی خوێندن و نوسین، به‌ڵكو بواره‌كانی نیشتمانپه‌روه‌ری و ته‌ندروستی و خۆراكیشی له‌خۆگرتبوو.

ـ رابیته‌ی به‌هێزكردنی فێربون نا ره‌سمی له‌بوركینا فاسو، له‌به‌رامبه‌ر جێبه‌جیكردنی به‌رنامه‌یه‌ك بۆ گه‌شه‌پیدانی تواناكانی ژنان، ئه‌م پڕۆژه‌یه‌له‌ساڵی (١٩٩٧)ه‌وه‌چۆته‌بواری جیبه‌جێكردنه‌وه‌و تا ئیستا (١٨٠٠٠) ژن له‌وڵاتانی فره‌زمان و كه‌لتور سودیان لێ بینیوه‌، هه‌روه‌ك سه‌ركه‌وتنی باشی له‌ڕوبه‌ڕوبونه‌وه‌ی هه‌ژاری و پاراستنی دارستان و پیسپبون به‌ده‌ستهێناوه‌، ئه‌وه‌ش له‌میانه‌ی پێشكه‌شكردنی چالاكیه‌كانی به‌(پێنچ) زمانی ناوچه‌یی.

دووه‌م/ خه‌ڵاته‌كانی "یونكسۆ – كۆنفۆشیوس بۆ نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری" بۆ ساڵی ٢٠١٤ پێشكه‌ش ده‌كرێت به‌:

ـ كۆمه‌ڵه‌ی جه‌زائیری بۆ نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری (بخوێنه‌)، كه‌كۆمه‌ڵه‌یه‌كی ناحكومیه‌و له‌ساڵی (١٩٩٠) دامه‌زراوه‌، ئه‌م كۆمه‌ڵه‌یه‌ش به‌هۆی پڕۆژه‌كانیه‌وه‌تا ئێستا زیاتر له‌(١٧٠٠٠) هه‌زار كه‌سی له‌ناوچه‌دور ده‌سته‌كان و لادییه‌كان فێره‌خوێندن و نوسین و كردوه‌به‌تایبه‌ت ژنان، سه‌رباری ئه‌وه‌ش هاریكاری یاسایی ئه‌و كه‌سانه‌ی كردوه‌بۆ ئه‌وه‌ی له‌به‌ڕێوه‌بردنی پڕۆژه‌كانیان سه‌ركه‌وتن به‌ده‌ست بهێنن.

ـ خوێندنگه‌ی فێربون به‌دریژای ژیان له‌پێناو بوژانه‌وه‌ی كۆمه‌ڵگه‌له‌بۆلیگونو سور له‌ئیسپانیا، ئه‌م خوێندنگه‌یه‌كار ده‌كات بۆ دروستكردنی تۆڕێكی په‌یوه‌ندی فێركاری له‌نێوان كۆمه‌ڵه‌كه‌سێك كه‌خاوه‌ن كه‌لتوری جۆراو جۆرن، ئه‌وه‌ش هاوڵاتیان ئیسپانیاو كۆچكردوه‌كانی باكوری ئه‌فریكیاو هه‌ندێك له‌تاكه‌كانی كۆمه‌ڵه‌ی (روم) له‌خۆده‌گرێت.

ـ په‌یمانگه‌ی مولتینو بۆ زمان و نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری له‌باشوری ئه‌فریكیا و په‌یمانگه‌ی نێوده‌وڵه‌تی نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری، كه‌پێكه‌وه‌ده‌ستپێشخه‌ریان كردوه‌له‌جێبه‌جیكردنی پڕۆژه‌یه‌ك به‌ناونیشانی (پردێك بۆ داهاتو) كه‌بریتیه‌له‌به‌رنامه‌یه‌كی داهینه‌رانه‌و سود له‌ته‌كنه‌لۆژیای زانیاری و په‌یوه‌ندییه‌كان وه‌رده‌گیرێت بۆ پێدانی زانیاری و به‌رزكردنه‌وه‌ی توانای دانیشتوانی لادێنشینه‌كان و ئه‌و ناوچه‌شاریانه‌ی كه‌كه‌متر گه‌شه‌یان سه‌ندو، به‌ێ ره‌چاوكردنی ته‌مه‌نیان، پڕۆژه‌كه‌ش به‌زمانی ئینگلیزی و سێ زمانی ئه‌فریكی پێشكه‌ش ده‌كرا، پڕۆژه‌كه‌له‌ساڵی (٢٠٠٧)ه‌وه‌چوه‌بواری جیبه‌جیكردنه‌وه‌و به‌هۆیه‌وه‌(٣٠٠٠٠) هه‌زار منداڵ له‌قوتابخانه‌و خویندنگه‌كان و (٦٠٠٠) هه‌زار له‌لاوان و به‌ساڵاچوان له‌بنكه‌كانی فێربو بنه‌ڕه‌تی و گه‌وران سودیان لێ بینی، پرۆژه‌كه‌ش بواره‌كانی ته‌ندروستی و ژینگه‌و بوژانه‌وه‌ی كۆمه‌ڵایه‌تی فێربونی پیشه‌یی له‌خۆگرتبوه‌.

كوردستان له‌ڕۆژی جیهانی نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واریدا:
بەئاوڕدانەوە لە مێژووی كورد و كوردستان، دەبینین كوردستان دوچاری داگیركاری و شەڕو شۆڕی زۆر بووەتەوە، ئەوەش ڕەنگدانەوەی زۆری لەسەر دۆخی ژیانی كۆمەڵایەتی، لەناویشیاندا بواری خوێندن و پەروەردە و بەدەستهێنانی زانست، بەڵام لەسەردەمی حكومڕانی كوردی هەوڵەكان چڕكرانەوە بۆ كەمركردنەوەو بنەبڕكردنی نەخوێندنەواری لە كوردستان، بۆیه‌لە دوای ڕاپەڕینی ساڵی (١٩٩١)ی خەڵكی كوردستان و بەڕێوەچوونی یەكەمین هەڵبژاردنی پاڕلەمان لە (١٩/٥/١٩٩٢) و پێكهێنانی یەكەمین كابینەی حكومەتی هەرێمی كوردستان لە (٤/٧/١٩٩٢)دا، لە ڕێگەی وەزارەتی پەروەردەوه‌كە بەشێك بوو لەو كابینەیە، حكومەتی هەرێمی كوردستان بەهاریكاری ڕێكخراوە نێودەوڵەتیەكان و، بەتایبەت ڕێكخراوەكانی (یۆنسكۆ، یونسێف و هاپیتات) كارەكانی بۆ هێنانە ئارایی گۆڕانكاری لە بواری پەروەردە دەستیپێكرد، تا لە ڕووی چەندایەتی و چۆنایەتیەوە بواری پەروەردە بڕواتە پێشەوەو گۆڕانكاری گه‌وره‌له‌و بواره‌دا به‌دی بهێنێت، بەوەش لە ڕووی چەندایەتیەوە ساڵ دوای ساڵ ژمارەی خوێندكاران و قوتابیان ڕوویان لەزیادبوون كردوە، لە ڕووی چۆنایەتیشەوە هەوڵی بەردەوام هەبووە بۆ ئاڵوگۆڕكردنی پڕۆگرامەكانی خوێندن و به‌ره‌وپێشبردنی سیسته‌می خوێندن و فێركردن، ئەو هەوڵانەش لە (٢٢-٢٤ی ئایاری ٢٠٠٧ گەیشتە لوتكە، كاتێك كە وەزارەتی پەروەردە لە ڕێگەی كۆنگرەیەكەوە بڕیاری گۆڕینی سیستەمی پەروەردەیدا، كە خاڵی یەكەمی ئەو كۆنگرەیە بنەبڕكردن، یان كەمكردنەوەی وازهێنان بوو لە خوێندن".

 بۆ نەهێشتنی نەخوێندەواریش سەرچاوەكان ئاماژە بەوەدەكەن، حكوومەتی هەرێمی كوردستان لە دوای دەستبەكاربوونی لە ساڵی (١٩٩٢) "١٥ بنكەی نەهێشتنی نەخوێندەواری كردەوە، كە (١٨٤٢) فێرخوازی لەخۆگرتبوو"، بەڵام بەهۆی ئابڵوقەی ئابوری لەسەر عێراق و ئابڵوقەی عێراقیش لەسەر كوردستان و هەڵگیرسانی شەڕی ناوخۆ، وایكرد ژمارەی نەخوێندەواران ڕوو لە زیادبوون بكات، بەتایبەت زۆرێك لە گەنجان ئەو كات ناوەندەكانی خوێندنیان جێهێشت، تا گەیشتە ئەو ئاستەی، كە ڕێژەی نەخوێندەواری (٣٧%)ی تۆماركرد". بەئامانجی ڕزگاركردنی تاكەكانی كۆمەڵگە لە نەخوێندەواری و دابینكردنی مافی تاكەكان و هاندانیان بۆ فێربوون و چوونە بەرخوێندن و نەهێشتنی دابڕاوان (المتسربین) لە قوتابخانەو خوێندنگەكان و ڕەخساندنی هەلێكی باش و گونجاو بۆ ئەوەی ئەم دەرفەتەیان لەبەردەمدا واڵا بێت و بەهاوشانی هاوەڵانیان بگەن بەماف و داخوازی ئاواتەكانیان و بەكارامەیی و سەربەستی لە پێشكەوتنی كۆمەڵگەدا بەشداربن. حكومەتی هەرێمی كوردستان لە ڕێگەی هەڵمەتی (نەهێشتنی نەخوێندەواری) لەسەرجەم شارو شارۆچكەكانی كوردستان لە ساڵی (٢٠٠٠ تا ٢٠١٢) توانیوییەتی(٣٥٦٨٢١) كەس لە نەخوێندەواری دەرباز بكات.

 ئەم پڕۆژەو كارە بەردەوامانەی وەزارەتی پەروەردەی حكومەتی هەرێمی كوردستان بۆ بنەبڕكردنی نەهێشتنی نەخوێندەواری و بونیادنانی كەسایەتی مرۆڤی كورد لە ماوەی ١٠ ساڵدا (٢٠٠٠-٢٠١١)، بوونە هۆكاری كەمبوونەوەی ڕێژەی نەخوێندەواری لە (٣٤%) بۆ (١٦%)، بڕوانە وێنەی ڕاڤەی ژمارە(١)".

وێنەی راڤەیی ژمارە (١)رێژەی خوێندەواران و نەخوێندەواران لە كوردستان پیشان دەدات
21949.jpg

 لە پاڵ ئەوانەشدا وەزارەتی پەروەردە بەپێی ئەو پلانەی دایناوە "بەردەوام دەبێت لە جێبەجێكردنی هەوڵەكانی بۆ بنەبڕكردنی نەخوێندەواری لە كوردستان تا ساڵی (٢٠٢٠)، كە لە ئێستادا (٢٧٠) هەزار كەس نەخوێندەوار لە كوردستان هەیە، ژنان (٦٠%) ئەو ژمارەیەو، پیاوانیش (٤٠%) ژمارەكە پێك دەهێنن، كە تەمەنیان لە نێوان (١٥-٤٥) ساڵاندایە"، هەروەك بەپێی ئەو پلانەی وەزارەتی پەروەردە دایڕشتووە لە دوو ساڵی داهاتوودا ڕێژەی نەخوێندەواری لە كوردستان لە (١٦%) بۆ (١٠%) دادەبەزێنن، ئەوەش بەسوودمەندبوونی (٩٠) هەزار فێرخواز لەو ماوەیەدا، ئامانجی سەرەكی وەزارەتی پەروەردەی حكومەتی هەرێمی كوردستان لە بنەبڕكردنی نەخوێندەواری لە هەردوو ڕێگەی بنكەكانی نەهێشتنی نەخوێندەواری و خوێندنی خێرا، ڕۆڵێكی فراوانی گێڕاوە لەسوود گەیاندن بەتاكەكانی كۆمەڵگە بەخوێندن و خوێندەواری و ڕزگاربون لە دنیایی تاریكی، ئەوەش ڕێگە خۆش دەكات بۆ ئەوەی لە داهاتوودا حكومەتی هەرێم پلان دابڕێژێت بۆ گەشەپێدانی زیاتری توانا مرۆییەكان، ئەوەش لە ڕێگەی هاریكاریكردنی تاكەكانی كۆمەڵگە بۆ ئەوەی لە نەخوێندەواری شارستانی دەربازیان بێت و، بتوانن لەگەڵ پێشكەوتنەكانی سەردەم و كۆمەڵگەی زانیاریدا بڕۆن و خوێندن ببێتە هۆكارێك بۆ ئەوەی تاكی داهێنەر لێ‌بەرهەم بێت، بەشێوەیەك خزمەت بەكۆمەڵگەو لایەنە جیاكان بكەن. به‌ڵام پرسیاری سه‌ره‌كی لێره‌دا ئه‌وه‌یه‌ئایا هاتنی ئه‌و ژماره‌زۆره‌ی ئاواره‌بۆ هه‌رێمی كوردستان و خراپبونی دۆخی ئابوری هه‌رێمی كوردستان و نه‌كردنه‌وه‌ی نزیكه‌ی (٩٠٠) قوتابخانه‌و خوێندنگه‌له‌كاتی خویدا نابنه‌به‌ره‌به‌ست له‌به‌رده‌م جێبه‌جێكردنی ئه‌و پلانه‌ی وه‌زاره‌تی په‌روه‌رده‌له‌ساڵی خوێندنی (٢٠١٤-٢٠١٥) بۆ كه‌مكردنه‌وه‌ی ڕێژه‌ی نه‌خوێنده‌واری له‌كوردستان؟

دۆخی نه‌خوێنده‌واری له‌عێراق:
 دۆخی نەخوێندەواری لە عێراق بەهەڵبەزو دابەزی زۆردا تێپەڕبووە، هۆكارەكەشی دەگەڕێتەوە بۆ ئەو قۆناغە سیاسیانەی كە وڵاتەكە لەماوەی ڕابردوو بەخۆیەوەی بینیوە، لە ئێستاشدا بەهۆی نەبوونی سەرژمێری گشتی، ئامارو داتا و ژمارەی جۆراوجۆر سەبارەت بەنەخوێندەواری لە عێراق دەخرێتەڕوو، ساڵی ڕابردو زۆبەیان جەختیان لەسەر ئەوە دەكرده‌وه‌، كه‌ڕێژەی نەخوێنداری گه‌یشتۆته‌(٦ بۆ ٧) ملیۆن كەس، عێراق لە نێو وڵاتانی عەرەب لە ئاستی نەخوێندەواری و، یەكێكە لە وڵاتە دواكەوتووەكان"، گومانی تێدا نیه‌ژماره‌كه‌بۆ ئه‌مساڵ زۆر زیادی كرده‌وه‌، ئه‌وه‌ش به‌هۆی ئه‌و قه‌یرانه‌سیاسی كه‌سه‌ری هه‌ڵداوه‌.

نه‌خوێنده‌واری له‌سه‌ر ئاستی جیهان:
بەبەراوردكردن بەڕابردوو تا ئێستا ڕیژەی نەخوێندەواری لە وڵاتانی عەرەبی هەر زۆرە، بۆ نمونە "ڕیژەی نەخوێندەوارانی دانیشتوانی وڵاتە عەرەبیەكان، ئەوانەی تەمەنیان لەسەرووی (٢٥) ساڵیەوەیە لەسەرەتای حەفتاكان گەیشتبوه‌( ٧٠%)، لەو ڕێژەیەدا (٤٠% نێر و ٦٠% مێ‌) بوون"، بەڵام بەبەراورد بەوڵاتانی دیكە تا ئێستاش ڕیژەی نەخوێندەواری لە وڵاتانی عەرەبی هەر زۆرە، لەو چوارچێوەیەداو ڕێكخراوی عەرەبی بۆ پەروەردە ڕۆشنبیری و زانست كە بە(الالكسو) ناسراوەو بارەگاكەی لە (تونس)ە لە ڕاپۆرتێكیدا كە بەبۆنەی ڕۆژی جیهانی نەخوێندەواری بڵاویكردۆتەوە، جەخت لەسەر ئەوە دەكاتەوە كە "نەهێشتنی نەخوێندەواری بەكەموكوڕییەكی ناوچەی عەرەبی دادەنرێت كە تا ئێستا یەك لەسەر چواری دانیشتوان بێبەشبوون لە پڕۆسەی نەهێشتنی نەخوێندەواری، ڕاپۆرتەكە جەخت لەسەر ئەوەش دەكاتەوە كە ڕێژەی نەخوێندەواری لە نیشتمانی عەرەبی زۆرترین ڕێژە لەسەر ئاستی جیهان پێك دەهێنێت"، كە مصر، مەغریب، جەزائیر، یەمەن و مۆریتانیا لە پێشینەی وڵاتانی عەرەبی دێن كە زۆرترین ڕێژەی نەخوێندەواریان تێدایە.

هۆكاری ئەوەش دەگەڕێتەوە بۆ ئەوەی تا دێت ئەو وڵاتانە بودجەكانیان بۆ فێركردنی بنەڕەتی كەمتر دەكەنەوە، ئەوەش لەبەر خواستی خەڵك بۆ فێربوون، جگە لەوەی خوێندنی كچان بەهۆی نەریت و كەلتور تا ئێستاش كێشەو گرفتی زۆری لەبەردەمدایە كە نەیانتوانیوە هاوشێوەی ئەو پێشكەوتن و زانیارییانەی كە لە دونیادا ڕوو دەدەن بچنە پێشەوە.

نەتەوەیەكگرتووەكان بەدرێژایی مێژووی دامەزراندنی ڕێكخراوی یۆنسكۆ چەندین كۆڕو كۆنگرەی نێودەوڵەتی بەستووە و تیایدا "وڵاتانی ئەندامی پابەند كردووە بەدابینكردنی پێداویستیەكانی خوێندن و نووسین و ڕەخساندنی كەشێكی لەبار بۆ منداڵان تا بەخۆڕایی و بەزۆر بخوێنن و هەلی یەكسانی خوێندن لە نێوان ژنان و پیاواندا بڕخسێنن، بەو پێیەی دابینكردنی هەلی خوێندن یەكێكە لە بنەماكانی مافی مرۆڤ". لە دواین هەوڵیشیدا نەتەوەیەكگرتووەكان لەبەر ڕۆشنایی پەیامی ئەمیندارە گشتیەكەی كە بۆ نەهێشتنی نەخوێندەواری ڕاگەیاند:" گرێبەستی نەهێشتنی نەخوێندەواری بۆ ساڵی (٢٠١٣)ی ڕاگەیاند، وەك لە هۆكارەكانی بەستنی ئەو گرێبەستەشدا هاتووە كە بەستنی گرێبەستی نەتەوەیەكگرتووەكان بۆ نەهێشتنی نەخوێندەواری گوزارشت لە خواستی كۆمەڵی نێودەوڵەتی دەكات بۆ ڕەخساندنی ژینگەی خوێندن بۆ هەمووان، كوڕان و كچان، ژن و پیاو، لە كۆمەڵگە نوستوەكان و پێشكەوتووەكانی ڕاگەیاند، ئەو گرێبەستەش لەسەر بنەمای ئەم سێ‌هۆكارەیە كە بریتین لە:

ـ  لەسەر ئاستی جیهان، لە پێنچ كەسی پێگەیشتوو، كەسێك بنەماكانی خوێندن و نوسین نازانێت، كە بەپێیی ئامارێكی نه‌ته‌وه‌یه‌كگرتوه‌كان له‌ساڵی (٢٠١٣)دا  نزیكه‌ی (٧٧٥) ملیۆن كەس نەخوێندەوارن، كە ژنان سێ‌بەشی ئەو ژمارەیە پێكدەهێنن، ئەوەش بەهیچ شێوەیەك لە دنیای نوێدا جێگای قبوڵكردن نیە.

ـ  نەهێشتنی نەخوێندەواری مافێكە لە مافەكانی مرۆڤ، زیاتر لە (٥٠) ساڵە ڕاگەیاندراوی جیهان بۆ مافەكانی مرۆڤ دانی بەوەدا ناوە كە خوێندنی بنەڕەتی و نەهێیشتنی نەخوێندەواری ئامرازێكی خوێندنی بنەڕەتی بەمافێك لە مافەكانی مرۆڤی لەقەڵمداوە، بەڵام ڕێژەیەكی زۆری مرۆڤ بەبەردەوامی بێبەش دەكرێت لەو مافە.

ـ  تا بەئەمڕۆ دەگات ئەوەمان بۆ دەركەوتووە كە هەوڵدان بۆ نەهێشتنی نەخوێندەواری لەسەر ئاستی نێودەوڵەتی نەگونجاوە، بەڵام بەستنی كۆنگره‌ی نەهێشتنی نەخوێندەواری هەلێكە بۆ هەوڵ و كۆششی دەستەجەمعی بەردەوام، بەشێوەیەك بەرنامەو هەڵمەتی تێپەڕین بۆ یەكەمجاره‌رێكدەخرێ.

یه‌كه‌مین هه‌وڵی نێوده‌وڵه‌تی بۆ نه‌هیشتنی نه‌خوێنده‌واری:
نەتەوەیەكگرتووەكان لە ساڵی (١٩٤٦)دا ڕێكخراوێكی بەناوی ڕێكخراوی نەتەوەیەكگرتووەكان بۆ پەروەردەو زانست و ڕۆشنبیری ( یونسكۆ)ی دامەزراند. كارەكانی ئەو ڕێكخراوە پەیوەست كرا بەبوارەكانی (زانست، پەروەردە، ڕۆشنبیری)، بەڵام بەهۆی ئەوەی زۆر نەبوو جەنگی جیهانی دووەم كۆتایی پێهاتبوو، باری نەخوێندەواری لە زۆربەی وڵاتان و بەتایبەت ئەوانەی گلابوون بەجەنگەوە لە دۆخێكی خراپ و مەترسیداردا بوو، چونكە بەهۆی جەنگەوە ژێرخانی پەروەردە داڕمابوو. هەربۆیە یۆنسكۆ " لە ساڵی ١٩٤٦ دۆسێەی نەهێشتنی نەخوێندەواری و فێركردنی گەورانی كردە دیارترین و بەرچاوترین دۆسییەی خۆی كە زیاتر لەهەموو بوارەكانی دیكە بایەخی پێدا، ئینجا لەسەر ئاستی وڵاتانیش نەهێشتنی نەخوێندەواری و فێركردنی گەوران شوێنێكی دیاری لەكارە لە پێشینەكانی وڵاتان داگیركرد بەتایبەت وڵاتانی پێشكەوتوو. هەر ئەو بایەخپێدانەش بوو، بووە هۆكاری دابەزینی رێژەی نەخوێندەواری لە ناو دانیشتوانی جیهان كە لە ساڵی (١٩٥٠) ڕێژەكە (٥١%) بوو، لە ئێستاشدا (٢٠%)". بەڵام سەركەوتنی ئەو كارانەو دابەزینی ئەو ڕێژەییە لەسەر ئاستی وڵاتان بەشێوەیەكی یەكسان بەدینەهاتووە، بەڵكو ڕێژەكە لە وڵاتێكەوە بۆ وڵاتێكی دیكە جیاوازی هەیە. هۆكاری ئەوەش ناگەڕێتەوە بۆ كەمتەرخەمی یونسكۆ، بەڵكو زۆربەی جار دەگەڕێتەوە بۆ دۆخی سیاسی و ئابوری و كۆمەڵایەتی و ڕۆشنبیری وڵاتەكان و پابەندبونیان بەو ڕێنماییانەی كە نەتەوەیكگرتووەكان لەو چوارچێوەیەدا و لە پێناو كەمكردنەوەی ڕێژەی نەخوێندەواری لەسەر ئاستی جیهان دەری كردوە.

جۆره‌كانی نه‌خوێنده‌واری:
١. نەخوێندەواری سەرەتایی: واتا نەبوونی توانای خوێندن و نوسین و ژمارە، هەركەسێك تەمەنی بگاتە (١٢) ساڵان و نەتوانێ‌(بخوێنێ‌و بنوسێ‌و بژمێرێ‌و نەچووبێتە بەر خوێندن، یان دامەزراوەیەكی پەروەردەیی)، ئەوا پێی دەوترێت نەخوێندەوار. (یۆنسكۆ)ش بەم شێوەیە پێناسەی خوێندەواری كردووە "ئەو كەسانە بەخوێندەوار دادەنرێن، كە توانای خوێندن و نوسین و تێگەیشتنی ئەو ڕستە سادانەی هەبێت كە پەیوەندی بەژیانی ڕۆژانەیەوە هەیە، لەگەڵ بەهرەی پەیوەندیكردنی لە ڕێگەی نوسین و خوێندنەوە هەبێت و، زۆربەی جارانیش بەهرەی بنەماكانی ژمێرەی هەبێت". كەواتە مەبەست لە نەهێشتنی نەخوێندەواری گەیشتنی نەخوێندەوارانە بەئاستێكی خوێندەواری و ڕۆشنبیری كە بتوانن لە ڕێگەی خوێندن و نوسین و ژمێرە سود بەخۆیان و كۆمەڵگەكەیان بگەێنن.

٢. نەخوێندەواری شارستانی: نەخوێندەواری شارستانی بەو كەسە خوێندەوارانە دەوترێت كە توانای ئەوەیان نییە هاوشانی سەردەمەكەی خۆیان بڕۆن بەڕێوە، ئەم جۆرە نەخوێندەوارییەش چەندین لق و پۆپی هەیە، وەك نەخوێندەواری كەلتوری، نەخوێندەواری زانیاری، نەخوێندەواری زانستی، نەخوێندەواری تەكنەلۆژیا، نەخوێندەواری ئەلكیترۆنی، نەخوێندەواری پزیشكی، نەخوێندەواری ئاینی...هتد، بەدڵنیاییەوە نەخوێندەواری پیشەیش".

گرنگی خوێنده‌واری:
بەبێ‌هۆ نیە، لەسەر ئاستی جیهان وڵاتان بەپێی توانای دارایی و قەبارەی نەخوێندەواری لە وڵاتەكانیان بایەخ بەنەهێشتنی نەخوێندەواری دەدەن و، لە چوارچێوەی هەڵمەتی نیشتمانیدا ڕێگەو شێوازی جۆراو جۆر دەگرنەبەر بۆ هاندانی تاكەكانی كۆمەڵ تا فێری خوێندەواری ببن، هەر لەو بوارەشدا چەندین ڕێكخراوی كۆمەڵی مەدەنی كار لەو پێناوەدا دەكەن و تاكەكانی كۆمەڵ بەپێویستی خوێندن و خوێندنەوە هۆشیار دەكەنەوە، چونكە "نەهێشتنی نەخوێندەواری ناوەخنی فێربوونی بنەڕەتیە بۆ هەمووان، ئەوەش هۆكارێكی سەرەكیە بۆ زاڵبوون بەسەر هەژاری، و دابەزینی ڕێژەی مردن، و سنوردانانی گەشەی دانیشتوان، و پەیڕەوكردنی یەكسانی نێوان نێرو مێ‌، و پاراستن و گەشەپێدانی ئاشتی و دیموكراسی".

 كەواتە خوێندەواری فاكتەرێكی سەرەكییە بۆ یارمەتیدانی تاك تا بتوانێت زاڵ بێت بەسەر كۆی كێشەكانی ژیانی ڕۆژانەی لە هەموو بوارەكانی تەندروستی، ئابوری، كۆمەڵایەتی...هتد، سەرباری ئەوەی تاك بەهۆی خوێندەوارییەوە دەتوانێت گەشە بە توانا جەستەیی و عەقڵییەكانی خۆی بدات، دواتریش هەر بەهۆی خوێندەوارییەوە كۆمەڵ دەتوانێت سوود لە وزە و توانای تاكەكانی خۆی وەربگرێت بۆ پێشكەوتنی كۆمەڵ و بوژانەوەی ژێرخان و سەرخانی وڵات، بەپێچەوانەوە هەر كۆمەڵگەیەك كە ڕێژەی نەخوێندەواری تێدا بەرز بێت، لەكاتی سەرهەڵدانی هەر كێشەیەكی كۆمەڵایەتی، یان ئابوری، یاخود بڵاوبونەوەی پەتایەك بەئاستەم تر دەتوانێت تاكەكانی لێ‌دەرباز بكات، یان پەیامەكانی خۆ دەربازبوون بەئاسانی و، لە ماوەیەكی كورتدا بگەێنێتە تاكەكانی كۆمەڵگەكەی، ئینجا كێشە تاكە كەسیەكانی كەسی نەخوێندەواریش با لەولاوە بوەستێت كە ڕۆژانە ڕوبەرووی دەبێتەوە.

لێرەوەش بۆمان ڕوون دەبێتەوە، كە خوێندن لەگەڵ ئەوەی سوود بەتاك دەگەێنێت و، لەسەر ئاستی كۆمەڵ و كۆمەڵگەش سوودی زۆری هەیە. لەسەر ئاستی تاكە كەسێك كە خوێندەوار بێت، سوودی دەبێت بۆ:

١. چەندە تاك توانای خوێندنی فراوان بێت، ئەوەندە لە كاروبارەكانی ژیان و پەیوەندییەكانیدا توانایەكی لۆژێكی دەبێت لەهەڵبژاردن و دەستنیشانكردنی شتەكان بەشێوەیەكی دروست.

٢. توانای بەدەستهێنانی بەرهەمی زیاتری دەبێت، ئەوەش كاریگەری لەسەر جۆری ژیارو ژیانی دەبێت، لەو بوارەدا توێژینەوەیەك ئەوەی دەرخستووە، كە هەموو ساڵێكی خوێندن سەرچاوەی تاك لەڕووی بەرهەمەوە بەڕێژەی (١٠%) زیاد دەكات.

٣.  دروستكردنی بناغەیەكی بەهێز و ڕوونی كاركردن، بەشێوەیەك بەهرەی باڵای دەبێت، ئەوەش بەبڕبڕەی پشتی ئابوری دینامیكی دادەنرێت، كە توانای كێبڕكێ جیهانیەكانی دەبێت.

٤.  بەخشینی زانیاری لە زۆربەی بوارەكان بەتاك و، بەچەكی زانستی هەموو تاكێك دادەنرێت، لەگەڵ ئەوەشدا توانای بیركردنەوەی تاك فراوان دەكات، هەروەك توانای داهێنان و خەیاڵ فراوانی دەبەخشێتە تاك.

٥.جگە لەوانەش، تاك بەگرنگی ئینتیمای نەتەوەیی و ئاینی و جیهانیەكان هۆشیار دەكاتەوە، هەروەك ڕۆڵیش دەگێڕێت لە دیاریكردنی بەهاو كەلتور و نەریتەكان و ئاگاداربوون لەو گۆڕانكاریانەی لەدەورووبەری ڕودەدەن.

٦.هەرچەندە پلەی خوێندنی تاك بەرزتر بێت، پلەی نوێبونەوەی كەسایەتیش زیاتر دەبێت، بۆیە هەرچەندە ژمارەی ئەو تاكانەش لە كۆمەڵگەدا زۆربێت، ئەوا ئەو كۆمەڵگەیە چارەنوسی دەچێتە ناو كۆمەڵگە نوێیەكانەوە، بەوەش گۆڕانكاری گرنگ ڕودەدات.

 كەواتە ئەگەر لەسەر ئاستی تاك نەهێشتنی نەخوێندەواری و خوێندن ئەو جۆرە سوودانە ببەخشێت بەتاك، بێگومان لەدواجاردا كۆمەڵگەش سوودەمەند دەبێت، چونكە تاكەكان پێكهێنەری سەرەكی كۆمەڵگەن. ئەمە ئەگەر بۆ كۆمەڵگە لە ڕابردوو گرنگ بووبێت، ئەوا بۆ ئەم سەردەمە، كەبەسەردەمی پێشكەوتنی تەكنەلۆژیاو گۆڕانكارییە ماددییەكان ناسراوە، گرنگیەكەی چەند بارە كردۆتەوە، چونكە "ئەو دۆخە ئاڵۆزو پڕ لە گۆڕانكارییەی ئەمڕۆكە وایكردووە، كە سیستەمی پەروەردە ئەركی لە جاران قورستر بێت، واتا گۆڕینی لە پڕۆسەیەكەوە، كە سیستەمی پەروەردە ئەركی تەنیا ئامادەكردن و پێگەیاندنی مرۆڤ بووە لە قۆناغێكی تەمەنی دیاریكراوەوە بۆ ستراتیژیەت، كە دیاردەی گۆڕانكاری و كاریگەرییەكان لەسەر تاك و كۆمەڵگە بەڕەهەندی جیاوازیانەوە لەبەرچاو بگیرێت، لەهەمان كاتدا قبوڵی مرۆڤ لە گشت قۆناغەكانی تەمەن بكات، كە پێیدا تێپەڕ دەبێت". لێرەدا ڕۆڵی پەروەردەو خوێندنمان لە پێشكەوتنی كۆمەڵگە بۆ دەركەوت، هەر ئەو ڕۆڵەش وای لە "فەیلەسوفی بەناوبانگی ئاڵمانی (جوهان فیختە كرد بڵێ‌: دوای تێكشكانی ئەڵمانیا لە جەنگی جیهانی یەكەم و دووەم، تەنها پەروەردە توانی وڵات لەخراپیەكانی ڕوداوەكانی شەڕ لەم سەردەمەدا ڕزگار بكات".

لەلایەكی دیكەوە ژاپۆن كە ئێستا بەیەكێك لە وڵاتە پێشكەوتووەكانی دنیا دادەنرێت، لە دوای جەنگی جیهانی دووەم دەوڵەتێكی ڕوخاو بوو، بەڵام سەركردەكانیان توانیان لە ڕێی دانانی پلان و بەرنامەی جۆراو جۆر تواناكانی مرۆڤی یابانی بەگەڕبخەن و بیانكەنە سەنتەری بنەڕەتی و سەرەكی بۆ بەرجەستەبوونی هەموو گۆڕانكاری و داهێنانەكان. هەر ئەو هۆكارانەش بوو، وای لە وەزیری خوێندنی باڵای ژاپۆن كرد بڵێت" نهێنی پێشكەوتن و سەركەوتنمان، كە ژاپۆن بەدەستیهێنا لە گشت بوارەكانی ژیان لە پەروەردە ئاكارییەكانماندا بەرجەستە دەبێت"، هەر لەو چوارچێوەیەدا كۆریای باشور لە ڕێگەی پەروەردەو خوێندن توانی بگاتە ڕیزبەندی یەكێك لە وڵاتە پێشكەوتووەكانی جیهان، ئەو وڵاتە لە دوای جەنگی جیهانی دووەم و دواتریش جەنگی ناوخۆی كە دواتر بەجیابوونەوەی كۆریای باكور كۆتایی هات، سیئۆل هاتەسەر وڵاتێكی وێران و خاپور كراو، كۆریای باشور جگە لە خەڵوز، خاوەن هیچ سەرچاوەیەكی سروشتی نیە و بگرە (٧٠%) ئەو وڵاتە (شاخ)ە، بەڵام لە ساڵی (١٩٥٣)دا لە ڕێگەی خوێندنەوە توانیان دەسكەوتی گەورە بەدەست بهێنن، چونكە لەو ساڵە بەدواوە خوێندن كرایە خۆڕایی و بەزۆر. لەو چوارچێوەیەدا و بەبەرزكردنەوەی دروشمی (خوێندن، خوێندن، خوێندن) كاریكرد بۆ بونیادنانەوەی كەسایەتی (مرۆڤی كۆری) و پێشخستنی (كۆمەڵگەی كۆری)، بەوەش "توانرا كۆریای باشور لە دەوڵەتێكی هەژارەوە بگاتە ڕیزی دەوڵەتە پێشكەوتووەكان. كۆریا كاتێك، كە لە جەنگی وێرانكاری دەربازی بوو، ناوەندی داهاتی تاك (٨٧) دۆلار بوو، بەڵام دوای سی ساڵ داهاتی تاك لەو وڵاتە گەیشتە (١٠) هەزار دۆلار. كۆریای باشور لە ساڵی ١٩٩١ بووە ئەندام لە ڕێكخراوی هاریكاری ئابوری و گەشەپێدان (OECD)، كە ڕێكخراوێكی جیهانیە، هەروەك بەدووەم وڵات لە بواری پیشەسازی كەشتیوانی دادەنرێت، بەچوارەم وڵاتیش لە پیشەسازی ڕستن و چنین دادەنرێت و، بەپێنجەم وڵاتیش لە بواری پیشەسازی ئۆتۆمبێل دادەنرێت".

 هەموو ئەو دەسكەوتانەش لە چوارچێوەی جێبەجێكردنی پلانی پێگەیاندن و دروستكردنی سەرچاوەی مرۆیی بۆ ئاوەدانكردنەوەی وڵات لە تێكڕای بوارەكان بەدیهات، بایەخدان بە بواری پەروەردەو خوێندن، كە لەڕووی چەندایەتیەوە لە ڕیزی پێشەوەی ئەو وڵاتانەدا دێت، كە زۆرترین ڕێژەی خوێندەواری تێدایە، هەروەها لەڕووی چۆنایەتیشەوە لە بواری خوێندن بەوڵاتێكی پێشكەتوو دادەنرێت، چونكە لە ساڵی (٢٠٠٢)دا بۆ هەر (٢٠) خوێندكارێك، مامۆستایەك دابینكرابوو، لەكاتێكدا بەپێیی پێوەرە جیهانیەكان، دەبێت بۆ هەر (٢٥) خوێندكارێك مامۆستایەك دابین بكرێت، ئەمە جگە لە هاوتەریبكردنی پڕۆگرامەكانی خوێندن بەتەكنەلۆژیاو پێشكەوتنەكانی سەردەم و ئەو گۆڕانكاری و پێشكەوتنانەی لە دنیادا ڕودەدات.

لێرەوە بۆمان ڕوون دەبێتەوە، بایەخدان بەبواری پەروەردەو خوێندن و هەوڵدان بۆ كەمكردنەوەو بنەبڕكردنی نەخوێندەواری چ كاریگەرییەكی دەبێت لە پێشكەوتنی كۆمەڵگەو دەسكەوتنی زیاتر بۆ تاكەكان و گونجانی كۆمەڵگە لەگەڵ ئەو گۆڕانكارییانەی لە دنیادا ڕوودەدەن.

تێببینی:
هه‌مو ساڵێك یونكسۆ له‌ڕۆژی جیهانی نه‌خوێنده‌واریدا (پێنچ) خه‌ڵات دابه‌ش ده‌كات خه‌ڵاتی "یونسكۆ – كۆنفوشیوس بۆ نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری" كه‌سێ خه‌ڵاته‌له‌ساڵی (٢٠٠٥)ه‌وه‌به‌پاڵپشتی حكومه‌تی كۆماری میللی چینی دابه‌ش ده‌كرێ. هه‌روه‌ك خه‌ڵاتی "یونسكۆ – پاشا سیجونگ بۆ نه‌هێشتنی نه‌خوێنده‌واری" كه‌بریتیه‌له‌دوو خه‌ڵات له‌ساڵی (١٩٨٩)وه‌به‌پاڵپشتی حكومه‌تی كۆماری كۆریا دابه‌ش ده‌كرێ.

Tuesday, October 14, 2014

نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز امار ایران در سال ۱۳۹۳ نقض بیش از پیش حقوق دانش اموزان و کودکان

نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز امار ایران در سال ۱۳۹۳ 
نقض بیش از پیش حقوق دانش اموزان و کودکان 

عمر معروفی (هه لمه ت)
• دانش آموزان ایرانی بنا بر قانون می بایست امکان ادامه تحصیل اجباری و رایگان را در اقصا نقاط این کشور داشته باشند. دولت از طرفی مردم را تشویق به بارداری و فرزندآوری بیشتر می نماید و در نظر دارد امت اسلامی را تداوم و توسعه ببخشد و در دیگر سو هیچ برنامه ای برای آینده این امت اسلامی ندارد ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
سه‌شنبه  ۲۲ مهر ۱٣۹٣ -  ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴

مقدمه
بستر و دامنه رفرم مثبت در ایران تحت سیطره حکومت جمهوری اسلامی چنان مسدود و تنگ شده است که می توان به صراحت اعلام کرد که دیگر رفرم در این حاکمیت به طور کلی به بن بست رسیده است. آموزش و پرورش که به گفته ی ماندلا بزرگترین سلاحی است که حاکمیت ها و ملتها در دست دارند، با توجه با اهمیت عمده آن بیشتر از دیگر نهادها در ایران تحت ستم و فشار قرار دارد و سیاستهای حکومت با هیچ کدام از کنوانسیونها و معاهداتی که خود رژیم در آنها عضو بوده و پذیرفته است همخوان نیست و صد البته مغایر نیز میباشد. هرچند بعد از انقلاب اسلامی طبق اصل سی ام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دولت موظف شد که وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد  و میبایست دولت تمامی کودکان این سنین را تحت آموزش قرار دهد، بناگاه مرکز آمار ایران در چکیده نتایج طرح آمارگیری سال 1393 خود، تعریف جدیدی از جمعیت فعال اقتصادی ارائه می دهد که کاملا تکان دهنده میباشد به گونه ای که وب‌سایت اصولگرایان نسبت به این آمار که طی چند روز اخیر از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافته واکنش نشان داده و نوشته است: "دولت روحانی برای آنکه انتقادها را از خود کاهش دهد، لازم می‌بیند آمارهای نادرست این چنینی را ارائه دهد".

دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران در چکیده نتایج طرح آمارگیری سال 1393 خود که با تازگی منتشر شده است در تعریفی جدید، جمعیت فعال اقتصادی را چنین تعریف می نماید: «تمام افراد 10 ساله و بیشتر (حداقل سن تعیین شده)، که در هفته تقویمی قبل از آمارگیری (هفته مرجع) طبق تعریف کار، در تولید کالا و خدمات مشارکت داشته (شاغل) و یا از قابلیت مشارکت برخوردار بوده اند (بیکار)، جمعیت فعال محسوب می شوند».
طی این تعریف با دو مساله مهم برخورد می نماییم اولا: بنا بر این تعریف کودکان سنین 10 سال و بالاتر می بایست فعال باشند و به تولید اقتصادی و اشتغال بپردازند کما اینکه در تعریف اصطلاح (ازقابلیت مشارکت برخوردار بوده اند) نیز به وضوح ذکر گردیده است. ثانیا: تاکنون مسئولان حکومتی طی سالهای حکمرانی خود از شعار تلاش برای ریشه کردن بیسوادی دم می زدند و گفتمان کلی آنها در مجالس ملی و بین المللی در باب آموزش و پرورش، انکار وجود کودکان کار بوده است، اما طی این گزارش این بار با صداقت تمام این موضوع عنوان شده است و این اولین باری است که این مسئله بغرنج از طریق نهادهای رسمی حکومت عنوان می شود. هرچند بنا به ضوروت موضوع حاضر و نیز تخصصی بودن موضوع از لحاظ اقتصادی این مطلب به دنبال پرداختن به بعد تعریف کار این مرکز نمی پردازد و بجاست کارشناسان حیطه اقتصاد به بررسی معیار کار (یک ساعت در هفته) بپردازند، انچه این مطلب در پی ان است عدم پایبندی دولت به تعهداتش در زمینه فراهم نمودن آموزش و پرورش همگانی و اجباری می باشد که خود از مصادیق بارز نفی حقوق بشری در بعد اموزش و پرورش و حقوق کودکان میباشد و جالب توجه است که جمهوری اسلامی تاکنون به مقاوله نامه 138 سازمان بین المللی کار هم ملحق نشده است و تا قبل از انتشار گزارش مورد بحث مرکز امار جمهوری اسلامی سن 15 سال را به عنوان سن قانونی کار تصویب نموده بود.
این تعریف نوین هنگامی صورت می گیرد و پا به عرصه وجود می نهد که مورخه چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از تقاضای دبیر کل مجمع عالی نمایندگان کارگران جهت افزایش سن قانونی کار خبر می دهد و چنین می نویسد: «دبیر مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور از تشکیل کمیته مبارزه با کار کودکان خبر داد و افزایش سن قانونی کار از 15 سال به 18 سال را در ایران خواستار شد.» اما آنجه می بینیم که مسئولین مدبر کشور نه تنها گوششان به این حرفها بدهکار نیست که برعکس آنرا نیز در کمال متانت انجام میدهند.
در ادامه گزارش دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران، تعریف بیکاری چنین قید شده است:
بیکار به افراد 10 ساله و بیشتر اطلاق می شود که:
در هفته مرجع فاقد کار باشند (دارای اشتغال مزدبگیری یا خود اشتغالی نباشند)
در هفته مرجع و یا هفته بعد از آن آماده کار باشند (برای اشتغال مزدبگیری یا خود اشتغالی آماده باشند)
در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشند (اقدامات مشخصی را به منظور جستجوی اشتغال مزدبگیری و یا خوداشتغالی به عمل آورده باشند).
اندکی تامل و مکثی کوتاه بر این تعریف و سه معیار آن، ما را به مسائل ذیل سوق می دهد:
کودکان سنین ده سال و بالاتر در ایران به طور حتم می بایست جویای کار و یا حتی خوداشتغالی باشند و اقداماتی را نیز در این رابطه انجام داده باشند که این امر می تواند نشانگر وضعیت وخیم اقتصادی اقشار مختلف جامعه ایرانی هم باشد به گونه ای که کودکان سنین ده سال و بالاتر نیز میبایست بجای اندیشیدن به آموزش و کودکی کردن و بازی و تفریح، در پی اشتغال و حتی خوداشتغالی باشند.
اشتغال کودکان در این سنین در ایران از دیدگاه قانون و مسئولین و نهادهای زیربط امری نه تنها مشروع بلکه ستودنی و الزامی است.
کودکان سنین ده سال و بیشتر می بایست تاکنون اقداماتی را در زمینه اشتغال انجام داده باشند وگرنه بیکار تلقی میشوند که بیکاری نیز هم از دیدگاه جامعه و هم دین اسلام امری قبیح میباشد و منشا گناه و کجرویهای اخلاقی است.
مسئول اشتغال، خود کودکان این سنین و بالاتر می باشند و دولت در این رابطه هیچ وظیفه ای ندارد و به راههای قانونی و نیز اقدامات دولت در این رابطه نیز توجه نشده است و دولت مبرا اعلام شده است و یا شاید محققین و نگارندگان، خود نیز واقفند که اصولا وظیفه دولت اسلامی تنها ارشاد و تنبیه می باشد و وظیفه دولت جمهوری اسلامی ایران نیز نه این امورات بسیط و فردی می باشد و بلکه ارشاد و رهبری امورات ماوراء مرزهای کشور و تمامی دول و گروههای اسلامی وابسته است.
باز بههدف اصلی بحث و این نوشتار بازمی گردیم، آیا تعهدات دولت در راستای فراهم آوری شرایط تحصیلات رایگان و اجباری به کدام ناکجاآباد می رود؟ اصل سی ام قانون اساسی در کدام زباله دان تاریخ خاکستر خواهد خورد و به دست فراموشی سپرده میشود؟ کودکی فرزندان ایران قربانی کدام سیاست می شود و آیا آنان می باید به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی عمال رژیم، کودکیشان را به دست فراموشی بسپارند یا در آینده و اتیه ای نامشخص با فرزندان خویش کودکی کنند و یا با نگریستن به کودکی آنان بر کودکی نابود شده اشان، بگریند؟
مع الاسف جمهوری اسلامی، کشور ایران و مردم و ملتهای ایران را هر روز با سیاستهای غلط و عصر حجروار خویش بیشتر در منگنه و تنگنا قرار داده و کمترین وقعی به مسائل حقوق بشری و ابنای ایران زمین برای داشتن حیاتی بانشاط نمی نهد، امر آموزش و پرورش و حق آن و نیز حق کودکان در ایران بسیار بدتر از وضعیت کشورهای در حال پیشرفت می باشد و در صورت ادامه این منوال مطمئنا به سطح کشورهایی از قبیل افغانسان نیز سقوط خواهد کرد و این به معنای نابودی نسل آینده جامعه ایران و ملتهای ایرانی میباشد.
دولت جمهوری اسلامی با این اقدامات ثابت نموده است که نمی توان به رفرم در این کشور دل بست و این امید، امیدی واهی است، طی دوران کوتاه ریاست جمهوری حسن روحانی موارد گسترده ای از نقض حقوق بشر و حتی بیشتر و بسیار وسیعتر از دوره های قبل که آنرا دوره های سیاه تاریخ ایران نیز خوانده اند، به چشم میخورد که گزارش مرکز امار ایران نمونه کوچکی از ان است.
دانش آموزان ایرانی بنا بر قانون می بایست امکان ادامه تحصیل اجباری و رایگان را در اقصا نقاط این کشور داشته باشند و هیچ حکومت و شخصی نمی تواند این حقوق را از ایشان بگیرد. دولت از طرفی مردم را تشویق به بارداری و فرزندآوری بیشتر می نماید و با سیاست های مستقیم و غیرمستقیم خویش مردم را تشویق به توسعه جامعه اسلامی می نماید و در نظر دارد امت اسلامی را تداوم و توسعه ببخشد و در دیگر سو هیچ برنامه ای برای آینده این امت اسلامی ندارد و در نتیجه می بینیم که کودکان و آیندگان و آینده سازان این مرز و بوم از اینک به فکر اشتغال و خوداشتغالی بوده و کودکیشان را به دست فراموشی بسپارند، انگار که این بخش از زندگی آنان اشتباهی آفریده شده است و باطل می باشد.
البته دامه اثرات سوء این قانون و بی عدالتی که تابع مستقیم کجروی و سیاست گزاری ناصحیح حکومت و عدم ناسازگاری با اقتصاد و قدرتهای جهانی می باشد، در تمامی نقاط ایران نیز یکسان و به یک اندازه نمی باشد، مسلما کودکان ملل اقلیت در ایران و مرزنشینان بیش از همه کما فی السابق، دچار خسران و تخریب خواهند شد و تاثیرات آن بر کودکان آنان بیشتر می باشد هر چند که سالیان متمادی است که آنان با این امر خو گرفته و می زیند اما اثرات آن اینک بیشتر نیز گردیده است و وجهه ای قانونی بخود می گیرد.

در این بین وظیفه فعالان حقوق کودک و نوجوانان و نیز فعالان حقوق معلمان و دانش آموزان است که با نوشتار و برپایی سمینار و انتقادهای شدید خویش بر علیه چنین تعاریف و اقدامات کورکورانه و تاریک اندیشانه، نارضایتی خویش را بر علیه وضع موجود اعلام نمایند.

عمر معروفی (هه ڵمه ت)
عضو اتحادیه صنفی معلمان کردستان ایران

منابع:
www.amar.org.ir
www.kurdpa.net
isna.ir 
نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز امار ایران در سال ۱۳۹۳ 
نقض بیش از پیش حقوق دانش اموزان و کودکان 

عمر معروفی (هه لمه ت)
• دانش آموزان ایرانی بنا بر قانون می بایست امکان ادامه تحصیل اجباری و رایگان را در اقصا نقاط این کشور داشته باشند. دولت از طرفی مردم را تشویق به بارداری و فرزندآوری بیشتر می نماید و در نظر دارد امت اسلامی را تداوم و توسعه ببخشد و در دیگر سو هیچ برنامه ای برای آینده این امت اسلامی ندارد ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
سه‌شنبه  ۲۲ مهر ۱٣۹٣ -  ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴

مقدمه
بستر و دامنه رفرم مثبت در ایران تحت سیطره حکومت جمهوری اسلامی چنان مسدود و تنگ شده است که می توان به صراحت اعلام کرد که دیگر رفرم در این حاکمیت به طور کلی به بن بست رسیده است. آموزش و پرورش که به گفته ی ماندلا بزرگترین سلاحی است که حاکمیت ها و ملتها در دست دارند، با توجه با اهمیت عمده آن بیشتر از دیگر نهادها در ایران تحت ستم و فشار قرار دارد و سیاستهای حکومت با هیچ کدام از کنوانسیونها و معاهداتی که خود رژیم در آنها عضو بوده و پذیرفته است همخوان نیست و صد البته مغایر نیز میباشد. هرچند بعد از انقلاب اسلامی طبق اصل سی ام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دولت موظف شد که وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد  و میبایست دولت تمامی کودکان این سنین را تحت آموزش قرار دهد، بناگاه مرکز آمار ایران در چکیده نتایج طرح آمارگیری سال 1393 خود، تعریف جدیدی از جمعیت فعال اقتصادی ارائه می دهد که کاملا تکان دهنده میباشد به گونه ای که وب‌سایت اصولگرایان نسبت به این آمار که طی چند روز اخیر از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافته واکنش نشان داده و نوشته است: "دولت روحانی برای آنکه انتقادها را از خود کاهش دهد، لازم می‌بیند آمارهای نادرست این چنینی را ارائه دهد".

دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران در چکیده نتایج طرح آمارگیری سال 1393 خود که با تازگی منتشر شده است در تعریفی جدید، جمعیت فعال اقتصادی را چنین تعریف می نماید: «تمام افراد 10 ساله و بیشتر (حداقل سن تعیین شده)، که در هفته تقویمی قبل از آمارگیری (هفته مرجع) طبق تعریف کار، در تولید کالا و خدمات مشارکت داشته (شاغل) و یا از قابلیت مشارکت برخوردار بوده اند (بیکار)، جمعیت فعال محسوب می شوند».
طی این تعریف با دو مساله مهم برخورد می نماییم اولا: بنا بر این تعریف کودکان سنین 10 سال و بالاتر می بایست فعال باشند و به تولید اقتصادی و اشتغال بپردازند کما اینکه در تعریف اصطلاح (ازقابلیت مشارکت برخوردار بوده اند) نیز به وضوح ذکر گردیده است. ثانیا: تاکنون مسئولان حکومتی طی سالهای حکمرانی خود از شعار تلاش برای ریشه کردن بیسوادی دم می زدند و گفتمان کلی آنها در مجالس ملی و بین المللی در باب آموزش و پرورش، انکار وجود کودکان کار بوده است، اما طی این گزارش این بار با صداقت تمام این موضوع عنوان شده است و این اولین باری است که این مسئله بغرنج از طریق نهادهای رسمی حکومت عنوان می شود. هرچند بنا به ضوروت موضوع حاضر و نیز تخصصی بودن موضوع از لحاظ اقتصادی این مطلب به دنبال پرداختن به بعد تعریف کار این مرکز نمی پردازد و بجاست کارشناسان حیطه اقتصاد به بررسی معیار کار (یک ساعت در هفته) بپردازند، انچه این مطلب در پی ان است عدم پایبندی دولت به تعهداتش در زمینه فراهم نمودن آموزش و پرورش همگانی و اجباری می باشد که خود از مصادیق بارز نفی حقوق بشری در بعد اموزش و پرورش و حقوق کودکان میباشد و جالب توجه است که جمهوری اسلامی تاکنون به مقاوله نامه 138 سازمان بین المللی کار هم ملحق نشده است و تا قبل از انتشار گزارش مورد بحث مرکز امار جمهوری اسلامی سن 15 سال را به عنوان سن قانونی کار تصویب نموده بود.
این تعریف نوین هنگامی صورت می گیرد و پا به عرصه وجود می نهد که مورخه چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از تقاضای دبیر کل مجمع عالی نمایندگان کارگران جهت افزایش سن قانونی کار خبر می دهد و چنین می نویسد: «دبیر مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور از تشکیل کمیته مبارزه با کار کودکان خبر داد و افزایش سن قانونی کار از 15 سال به 18 سال را در ایران خواستار شد.» اما آنجه می بینیم که مسئولین مدبر کشور نه تنها گوششان به این حرفها بدهکار نیست که برعکس آنرا نیز در کمال متانت انجام میدهند.
در ادامه گزارش دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران، تعریف بیکاری چنین قید شده است:
بیکار به افراد 10 ساله و بیشتر اطلاق می شود که:
در هفته مرجع فاقد کار باشند (دارای اشتغال مزدبگیری یا خود اشتغالی نباشند)
در هفته مرجع و یا هفته بعد از آن آماده کار باشند (برای اشتغال مزدبگیری یا خود اشتغالی آماده باشند)
در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشند (اقدامات مشخصی را به منظور جستجوی اشتغال مزدبگیری و یا خوداشتغالی به عمل آورده باشند).
اندکی تامل و مکثی کوتاه بر این تعریف و سه معیار آن، ما را به مسائل ذیل سوق می دهد:
کودکان سنین ده سال و بالاتر در ایران به طور حتم می بایست جویای کار و یا حتی خوداشتغالی باشند و اقداماتی را نیز در این رابطه انجام داده باشند که این امر می تواند نشانگر وضعیت وخیم اقتصادی اقشار مختلف جامعه ایرانی هم باشد به گونه ای که کودکان سنین ده سال و بالاتر نیز میبایست بجای اندیشیدن به آموزش و کودکی کردن و بازی و تفریح، در پی اشتغال و حتی خوداشتغالی باشند.
اشتغال کودکان در این سنین در ایران از دیدگاه قانون و مسئولین و نهادهای زیربط امری نه تنها مشروع بلکه ستودنی و الزامی است.
کودکان سنین ده سال و بیشتر می بایست تاکنون اقداماتی را در زمینه اشتغال انجام داده باشند وگرنه بیکار تلقی میشوند که بیکاری نیز هم از دیدگاه جامعه و هم دین اسلام امری قبیح میباشد و منشا گناه و کجرویهای اخلاقی است.
مسئول اشتغال، خود کودکان این سنین و بالاتر می باشند و دولت در این رابطه هیچ وظیفه ای ندارد و به راههای قانونی و نیز اقدامات دولت در این رابطه نیز توجه نشده است و دولت مبرا اعلام شده است و یا شاید محققین و نگارندگان، خود نیز واقفند که اصولا وظیفه دولت اسلامی تنها ارشاد و تنبیه می باشد و وظیفه دولت جمهوری اسلامی ایران نیز نه این امورات بسیط و فردی می باشد و بلکه ارشاد و رهبری امورات ماوراء مرزهای کشور و تمامی دول و گروههای اسلامی وابسته است.
باز بههدف اصلی بحث و این نوشتار بازمی گردیم، آیا تعهدات دولت در راستای فراهم آوری شرایط تحصیلات رایگان و اجباری به کدام ناکجاآباد می رود؟ اصل سی ام قانون اساسی در کدام زباله دان تاریخ خاکستر خواهد خورد و به دست فراموشی سپرده میشود؟ کودکی فرزندان ایران قربانی کدام سیاست می شود و آیا آنان می باید به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی عمال رژیم، کودکیشان را به دست فراموشی بسپارند یا در آینده و اتیه ای نامشخص با فرزندان خویش کودکی کنند و یا با نگریستن به کودکی آنان بر کودکی نابود شده اشان، بگریند؟
مع الاسف جمهوری اسلامی، کشور ایران و مردم و ملتهای ایران را هر روز با سیاستهای غلط و عصر حجروار خویش بیشتر در منگنه و تنگنا قرار داده و کمترین وقعی به مسائل حقوق بشری و ابنای ایران زمین برای داشتن حیاتی بانشاط نمی نهد، امر آموزش و پرورش و حق آن و نیز حق کودکان در ایران بسیار بدتر از وضعیت کشورهای در حال پیشرفت می باشد و در صورت ادامه این منوال مطمئنا به سطح کشورهایی از قبیل افغانسان نیز سقوط خواهد کرد و این به معنای نابودی نسل آینده جامعه ایران و ملتهای ایرانی میباشد.
دولت جمهوری اسلامی با این اقدامات ثابت نموده است که نمی توان به رفرم در این کشور دل بست و این امید، امیدی واهی است، طی دوران کوتاه ریاست جمهوری حسن روحانی موارد گسترده ای از نقض حقوق بشر و حتی بیشتر و بسیار وسیعتر از دوره های قبل که آنرا دوره های سیاه تاریخ ایران نیز خوانده اند، به چشم میخورد که گزارش مرکز امار ایران نمونه کوچکی از ان است.
دانش آموزان ایرانی بنا بر قانون می بایست امکان ادامه تحصیل اجباری و رایگان را در اقصا نقاط این کشور داشته باشند و هیچ حکومت و شخصی نمی تواند این حقوق را از ایشان بگیرد. دولت از طرفی مردم را تشویق به بارداری و فرزندآوری بیشتر می نماید و با سیاست های مستقیم و غیرمستقیم خویش مردم را تشویق به توسعه جامعه اسلامی می نماید و در نظر دارد امت اسلامی را تداوم و توسعه ببخشد و در دیگر سو هیچ برنامه ای برای آینده این امت اسلامی ندارد و در نتیجه می بینیم که کودکان و آیندگان و آینده سازان این مرز و بوم از اینک به فکر اشتغال و خوداشتغالی بوده و کودکیشان را به دست فراموشی بسپارند، انگار که این بخش از زندگی آنان اشتباهی آفریده شده است و باطل می باشد.
البته دامه اثرات سوء این قانون و بی عدالتی که تابع مستقیم کجروی و سیاست گزاری ناصحیح حکومت و عدم ناسازگاری با اقتصاد و قدرتهای جهانی می باشد، در تمامی نقاط ایران نیز یکسان و به یک اندازه نمی باشد، مسلما کودکان ملل اقلیت در ایران و مرزنشینان بیش از همه کما فی السابق، دچار خسران و تخریب خواهند شد و تاثیرات آن بر کودکان آنان بیشتر می باشد هر چند که سالیان متمادی است که آنان با این امر خو گرفته و می زیند اما اثرات آن اینک بیشتر نیز گردیده است و وجهه ای قانونی بخود می گیرد.

در این بین وظیفه فعالان حقوق کودک و نوجوانان و نیز فعالان حقوق معلمان و دانش آموزان است که با نوشتار و برپایی سمینار و انتقادهای شدید خویش بر علیه چنین تعاریف و اقدامات کورکورانه و تاریک اندیشانه، نارضایتی خویش را بر علیه وضع موجود اعلام نمایند.

عمر معروفی (هه ڵمه ت)
عضو اتحادیه صنفی معلمان کردستان ایران

منابع:
www.amar.org.ir
www.kurdpa.net
isna.ir