Saturday, September 27, 2014

بیانییه حمایت از حقوق کودک به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید

"انجمن حمایت از حقوق کودک فرارسیدن روز اول مهر به کودکان و نوجوانان، معلمین و خانواده های ایرانی را شادباش می‌گوید. بدون شک آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی کشور از جمله مهمترین اهداف دولت‌ها در راستای اجرای برنامه‌های توسعه پایدار جوامع و پیروی از هنجارهای جامعه است بر همین اساس انتظار می‌رود برای تحقق این اهداف، استراتژی و راهکارهای نوین و متناسب با نیازهای نسل جدید انتخاب شود تا بتوان خلاقیت و مشارکت دانش آموزان را برای اعتلای کشور به یاری گرفت.

به جرات می‌توان عنوان کرد اگر در نظام آموزشی ایران دگرگونی و تغییرات بنیادی به وجود نیاید و زمینه‌های مناسب برای آموزش مهارت‌های اجتماعی و تعامل روش‌های آموزشی فراهم نشود، ناکارآمدی نظام آموزش ابعاد نگران کننده‌ای را به جامعه تحمیل خواهد کرد. پیام سال گذشته ریاست جمهوری مبنی بر آموزش و رعایت حقوق کودک و عدم تبعیض در مدارس مردم و سازمان‌های مدنی را امیدوار به تغییراتی در نظام آموزش و پرورش در جهت بهبود وضعیت کیفی آموزش و پرورش کرد.

اما همچنان موارد زیر باعث نگرانی نهادهای مدنی و حقوق کودک است:

-طبقاتی شدن نظام آموزش رسمی کشور و دور شدن از اصل سوم قانون اساسی مبنی بر تحصیل اجباری، همگانی و رایگان برای همه کودکان.

-عدم برنامه‌ریزی صحیح برای پربار کردن محتوای کتب آموزشی در انطباق با نیازهای جامعه و نسل جوان.

-عدم برنامه‌ریزی برای پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی در گروه‌های تحت پوشش نظام آموزش رسمی کشور و پیشگیری از انواع آسیب‌های اجتماعی خاص این گروه‌های سنی.

-عدم برخورداری دانش آموزان از فضاهای مناسب آموزشی از جمله وجود چند هزار مدرسه فرسوده و پرخطر از مجموع مدارس تحت پوشش وزارت آموزش وپرورش.

-کمبود شدید فضا‌ها و تجهیزات ورزشی.

-برخورداری ناکافی از وسایل کمک آموزشی متناسب با فن‌آوری روز در مدارس دولتی و ایجاد شکاف روزافزون در بین امکانات مدارس غیر انتفاعی و دولتی، دور شدن از عدالت اجتماعی برای دسترسی به فرصت‌های برابر برای دانش آموزان.

-ارائه آمارهای متناقض از کمبود یا مازاد نیروی انسانی در نظام آموزشی و جابجایی نیروی آموزشی در بین مقاطع تحصیلی.

-سرنوشت نامشخص آموزش پیش‌دبستانی و نیروهای انسانی مشغول به کار در این مقطع با توجه به اهمیت ویژه این مقطع تحصیلی.

-تغییرات غیر کار‌شناسی و سلیقه‌ای بر اساس آزمون و خطا در تقسیم بندی‌های مقاطع نظام آموزش.

-بی‌عدالتی آموزشی، که سبب افت و ریزش تحصیلی و بازماندگی از تحصیل به ویژه در مورد دختران می‌شود.

-عدم انطباق نظام آموزشی با نیازهای جامعه، بی‌توجهی به انتخاب راهکارهای خلاقانه و جذب مشارکت دانش آموزان جهت ارتقاء انگیزه آموزشی.

-فقدان حضور مددکار، روان‌شناس در مدارس.

-عدم بهره‌گیری از راهکارهای نوین آموزش و تبعیت از روش‌های ناکارآمد، توجه ناکافی برای آموزش مهارت‌های اجتماعی به دانش آموزان جهت پیشگیری از کودک آزاری در فضاهای آموزشی و عدم نظارت کافی بر عملکرد کارکنان مدارس و مسائل بی‌شمار دیگر فعالان حقوق کودکان را ملزم به یادآوری این موضوعات و هشدار به سیاست گذاران نظام آموزشی می‌کند.


انجمن حمایت از حقوق کودکان از دولت دکتر روحانی انتظار دارد که در نظام آموزشی ایران تحولات اساسی را به وجود آورد که در آن دسترسی به بالا‌ترین استاندارد‌های آموزشی بر اساس ماده‌های ۲۹ و ۲۸ پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک مانند عدالت آموزشی، برخورداری از حق تحصیل، دوری گزینی از طبقاتی شدن تحصیل، برخورداری دختران از حق تحصیل، نظارت بر عملکرد کارکنان در فضاهای آموزشی برای پیشگیری از کودک آزاری، آموزش مهارت‌های اجتماعی از ابتدایی‌ترین این تغییرات خواهد بود".

گزارش/ بمب ساعتی، عنوان ٥٠% مدارس خشتی ایران!

آغاز سال تحصیلی جدید در کل ایران در حالی است که ٥٠% مدارس ایران از نوع خشتی و این بخش از مدارس از سوی خود مسئولین حکومت به عنوان بمب ساعتی تلقی می‌گردد.

اصل سوم قانون اساسی حكومت اسلامی، یکی از وظایف ١٦گانه دولت را فراهم کردن شرایط "آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمامی سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی" تعیین کرده است.

درحالی بر اين اصل به صورت مداوم تأکید می‌گردد که استان آذربایجان غربی حدود ٢٥٠ هزار بیسواد دارد.

همچنین استان کردستان با ٢٩٥ هزار نفر دومین استان بیسواد کشور است.

کرمانشاه نیز ١٠٥ هزار بیسواد دارد و ایلام به عنوان یک استان مرزی در حدی از محرومیت قرار دارد که از آن بعنوان استانی فراموش‌شده یاد می‌شود.

با گذشت بیش از ٣ دهه از عمر حکومت ایران هیچی دولتی موفق به اجرای این اصل نشده و دولت روحانی نیز با شعار "سال تحصیلی انسداد مبادی بی‌سوادی" به پیشواز سال تحصیلی ٩٣-٩٤ رفته است.

از یکسو وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی از تامین مدرسه و کلاس، تنها برای یک دانش‌آموز خبر میدهد و به گفته رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس نیز درسال تحصیلی ٩٣-٩٤ از نظر تجهیزات بهتر از سال‌های قبل خواهیم بودو مشکلی از نظر کمبود فضای آموزشی نخواهیم داشت اما در سویی دیگر از ٢١هزار میلیارد بودجه آموزش و پرورش تنها تخصیص ١.٥درصد عملی شده است، با این حال و با توجه به نبود زیرساخت‌های لازم و تبعیض، این سوال پیش خواهد آمد که چگونه امکان تغییر در دولت روحانی میسر است؟

کمبود فضای آموزشی و مدارس تخریبی

در حالی رئیس سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور در سال تحصیلی ٩٣-٩٤ از نظر تجهیزات بهتر از سال‌های قبل عنوان می‌کند و فضای آموزشی در سال تحصیلی جدید را فاقد هر گونه اشکالات تلقی می‌کند که در تازه‌ترین خبرها آمده است ٥ روستای ماکو که عبارتند از: سنگر، ملان، کشمش‌تپه، رند و حصار تنها از یک مدرسه برخوردارند و این مسئله رفت و آمد دانش‌‌آموزان را با مشکلات جدی روبرو کرده است.

مدارس اشنویه نیز بعلت کمبود فضای آموزشی به صورت دو شیفت آغاز به کار کرده‌اند.

در منطقه نایسر سنندج نیز و در سال تحصیلی ٩٣-٩٤ تعداد ٤٠ دانش‌آموز در یک کلاس ١٢ متری مشغول به تحصیل خواهند شد.

همچنین نبود مدارس در ١٣ روستای سلماس، روستاهای ژاورود سنندج، روستای‌های "درکی" و " دمیو" در مریوان، روستای "کلاش هوش" در جوانرود، روستاهای "درمان آباد" و " سه‌وتال" در سردشت تنها بخشی از مدارسی هستند که با کمبود شدید فضای آموزشی روبرو و که این مشکلات منجر به ترک تحصیل ده‌ها دانش‌آموز کُرد در سال تحصیلی جدید گردیده است.

طبق قانون مصوب سال ٨٥ سازمان بازسازی مدارس در سال ١٣٨٥ ، میزان ٤میلیارد تومان به بازسازی و مقاوم‌سازی مدارس فرسوده اختصاص یافت، اما با گذشت ٧ سال از این مصوبه تنها نصف این پروژه به اجرا درآمده است.

هم‌اکنون یک سوم دانش‌آموزان ایران در فضای آموزشی "تخریبی" مشغول به تحصیل هستند.

در حال حاضر بیش از %٥٠ مدارس از نوع خشتی و فاقد ایمنی در ایران وجود دارد که خود مسئولین از این مدارس بعنوان بمب ساعتی یاد می‌کنند.

تنها در استان آذربایجان غربی ٤٧٥٠ کلاس درس نیازمند تخریب، بازسازی و مقاوم سازی هستند و جان ٤ هزار دانش‌آموز در ٢٠٠ مدرسه این استان با خطر جدی روبرو می‌باشد.

همچنین ١١٩٢ مدرسه تخریبی در استان کردستان وجود دارد که ٤٠% از مدارس این استان را شامل می‌شوند.

در همین رابطه ١٢٦٨ مدرسه‌دیگر نیز در استان کردستان نیازمند مقاوم‌سازی سریع هستند.

هرچند که وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی از تامین مدرسه و کلاس تنها برای یک دانش‌آموز خبر داده بود، اما اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از کاهش ١٦درصدی بودجه در سال ١٣٩٢ و ٤٠درصدی در سال ١٣٩٣ برای نوسازی و ایمن سازی مدارس خبر داده‌و اعلام کرده‌اند که با این وجود، نارسایی در فعالیت‌های نوسازی مدراس رفع نخواهد شد.

از دیگر سو وزریر آموزش و پرورش از افزایش ١٧ درصدی بودجه در سال جاری نسبت به سال ٩٢ خبر داده است، اما به گفته خود وی سهم استان‌ها از ٢١ درصد در ده سال اخیر به ٨درصد رسیده است که البته سهم ایلام بعنوان استانی کُردنشین تنها ٣درصد است.

به گفته خود این مقام حکومتی نیز، "در ذهن نمی‌گنجد که با این سهم بتوان برای رسیدگی فضای آموزشی اقدامی انجام داد".

ترک تحصیل دانش آموزان

تعداد واقعی دانش‌‌آموزان محروم از تحصیل یا ترک تحصیل کرده تاکنون از سوی وزارت آموزش و پرورش اعلام نشده است، اما کارشناسان آموزشی این رقم را نزدیک به یک چهارم دانش‌آموزان کل کشور تخمین زده‌اند.

٣٠% دانش‌آموزان در ایران به صورت زودهنگام ترک تحصیل کرده که در این میان میزان ترک تحصیل دختران از پسران بیشتر شده است.

تنها در استان‌های کرمانشاه و کردستان ١٠ هزار کودک ٦ تا ١٣ ساله در سال تحصیلی ٩٢-٩٣ از تحصیل باز مانده‌اند.

در همین راستا در مناطق روستایی سروآباد ٨١ کودک جامانده از تحصیل شناسایی شده است.

طبق تازه‌ترین خبرها مدارس مقاطع متوسطه دختران و پسران در روستای "گلین" از توابع کردستان منحل شده‌اند که در این صورت بسیاری از دانش‌آموزان و علی‌الخصوص دختران ناچار به ترک تحصیل شده‌اند.

کارشناسان امور آموزشی عدم امکانات آموزشی را از جمله دلایل ترک‌تحصیل دانش آموزان کردستانی می‌دانند که عموما در نواحی روستایی بیشتر نمود پیدا می‌کند. دریافت غیرقانونی پول از دانش‌آموزان، نبود فضای آموزشی وانحلال مدارس در سال‌های اخیر از جمله عوامل ترک تحصیل در سال تحصیلی جدید هستند.

درحالی که وزیر آموزش و پروش دولت روحانی سال تحصیلی ٩٣-٩٤ را سال "تحصیلی انسداد مبادی بیسوادی" نامگذاری کرده‌اند و از اولویت ثبت‌نام دختران و شناسایی خانه به خانه دختران در سن تحصیل و بازگشایی مدارسی با تنها یک دانش آموز سخن می‌گویند، اما خود وزریر آموزش و پرورش اعلام کرده است تا بر منابع موجود مدیریت نکرده و منابع جدیدی را وارد آموزش و پرورش نکنیم، نمی‌توان انتظار چندانی داشت.

بخارهای نفتی در مدارس

یکی دیگر از مشکلات جدی مناطق محروم، نبود تجهیزات گرمایشی استاندارد در مدارس است.

در حالی که هم اکنون نیز در بسیاری از مدارس مناطق محروم و به ویژه مقاطع ابتدایی و راهنمایی برای گرم کردن کلاس‌های درس از بخاری نفت سوز استفاده می‌شود که از سال ١٣٧٦ تا کنون بیش از ٥٠ دانش‌آموز براثر سوختگی در مدارس جان باخته‌و تعدادی دیگر نیز دچار سوختگی و نقص عضو گردیده‌اند که فاجعه غم‌انگیز دختران "شین‌آباد" از تازه‌ترین این موارد است.

بی شک بوی ماه مهر با بوی سوختن صورت و تن دختران شین آباد غریب نیست، دخترانی که در مدرسه‌‌ای مشغول به تحصیل بودند که دستور تخریب آن پیشتر صادر شده بود.

به گفته مدیر کل نوسازی و تجهیز مدارس استان آذربایجان غربی، ٥٠ درصد مدارس این استان از بخاری نفتی استفاده کرده که عمدتا در روستاها مورد کاربرد قرار گرفته‌اند.

پس از فاجعه "شین‌آباد" وزرات آموزش و پروش، متعهد شد تا سیستم گرمایشی استاندارد را برای مدارس تأمین کند اما متعاقبا کردستان و محرومیت‌هایش مجددا شاهد آتش‌سوزی دو مدرسه روستای "کهریز شیخان" در مهاباد و "نای بین" در ارومیه بود که براثر انفجار بخاری‌های نفتی بود.

رئیس سازمان نوسازی کشور در سال ٩٢ گفته بود هم اکنون در مدارس کشور به ندرت از بخار نفتی استفاده می‌شود و حتی بخارهای مورد استفاده در تمام کشور مهر استاندارد دارند، اما معاون عمرانی وزریر آموزش و پروش مدتی پیش اعلام کرده بود که استفاده از بخاری گازی و نفتی در فصل سرما استاندارد نیست و هم اکنون ١٥٠ هزار کلاس درس نیازمند سیستم گرمایشی دائم هستند.

همچنین رییس سازمان نوسازی مدارس نیز گفته بود تنها ٢٠% از بودجه ٣٠ هزار میلیاردی سال ٩٢ به بخش استانداردسازی سیستم‌های گرمایشی اختصاص داده شده است.

معاون عمرانی وزریر آموزش و پروش در حالی خبر حذف بخارهای نفتی در مدارس تا تیرماه ٩٥ را اعلام و مدارس محروم و سردسیر، مخصوصا مدارس روستایی را در اولویت قرار داده است که تاکنون از اعتبار ٥درصدی این مسئله تنها ٦٠درصد این اعتبار به تخریب، مقاوم‌سازی و افزایش سطح ایمنی مدارس در مقابل آتش‌سوزی اختصاص داده شده است.

علاوه بر معضل استفاده از بخاری‌های نفتی در سال گذشته مدارس روستاهای اورامانات تخت و روستاهای کامیاران حتی از تامین سوخت بخارهای نفتی بازمانده که نهایتا این معضل به تعطیلی این مدارس منجر شد.

دریافت هزینه از دانش‌آموزان جهت تامین سوخت نفت مدارس از دیگر معضلات سال تحصیلی گذشته بود.

دریافت وجه نقد اجباری از ٥ مدرسه بوکان، مدرسه روستای "نرزیوه" در اشنویه، مدارس روستاهای "اوریان، هدر، سیلاب" در سلماس، مدارس تکاب از جمله موارد دریافت وجوه نقد غیر قانونی از محصلین مناطق محروم کردستانات بود.

با این حال دانش‌آموزان کُرد در سال تحصیلی جدید در مقابل بخارهای نفتی که جان آنان را تهدید می‌کند با دو گزینه روبرو هستند، یا با پرداخت وجه نقد برای خرید سوخت و یا تعطیلی مدارس و نهایتا ترک تحصیل.

دریافت اجباری وجه نقد از دانش‌آموزان

وزرات آموزش و پرورش تاکید کرده است که مدارس دولتی اجازه مطالبه وجه نقد بعنوان شهریه از دانش‌آموزان را ندارند. اما مطالبه وجه نقد از خانواده دانش‌آموزان در کردستان به یک معضل مبدل شده و همزمان با شروع ثبت‌نام‌مدارس، اولیای دانش‌آموزان را مجبور به پرداخت وجوه نقد می‌کنند. این درحالیست که براساس اصل سی‌ام قانون اساسی، آموزش در مدارس دولتی تا پایان مقطع متوسطه رایگان است و دریافت پول از دانش‌آموزان غیرقانونی است.

مطالبه اجباری وجه نقد از مدرسه ابتدایی "فردوسی" در سقز، مدرسه "صادقیه" مریوان، مدارس شبانه روزی دیواندره، مدارس خوی، مدرسه روستای "طاهر بغده" سقز، دبیرستان دخترانه "مائده، الزهرا و درویشان" در سنندج، دبیرستان "بنت الهدی" در بوکان، مدرسه راهنمایی "فاطمه" در دیواندره، هنرستان "کارو دانش خوارزمی" در ارومیه، هنرستان "عفت" در سروآباد، دبیرستان "شیخ شتلوت" در مریوان و ابلاغیه‌های آموزش و پروش پیرانشهر،بوکان، مریوان، مهاباد و تکاب تنها مواردی از دریافت اجباری پول می‌باشند که در بیشتر مواقع دانش‌آموزان از ترس اخراج، مجبور به پرداخت آن می‌شوند.

مبالغ دریافتی از ٥٠ تا ٢٠٠ هزار تومان است که در برخی دبیرستان‌ها به ٣٠٠ هزار تومان نیز رسیده است.

در این حال که دریافت این مبالغ اجباری است و در بیشتر مواقع دانش‌آموزان را تهدید به اخراج و راه ندادن به جلسات امتحان کرده‌اند، معاون وزیر آموزش و پرورش دریافت وجه نقد از دانش‌آموران را تکذیب و پرداخت آن را دواطلبانه عنوان کرده بود.

دریافت غیرقانونی پول حتی به کارنامه میان ترم دانش‌آموزان نیز کشیده شده است، حتی در یکی از مدارس تکاب برای جشن تکلیف دختران آنها را مجبور به پرداخت پول کرده بودند. کارشناسان معتقند با ادامه این روند مدارس دولتی رایگان دیگری معنایی ندارند زیرا پرداخت این مبالغ اجباری شده است.

این وجه دریافتی صرف مناسب‌سازی فضای کلاس و مدارس، تهیه امکانات آموزش و هزینه‌های جاری مدارس از جمله آب، برق، کاغذ، تلفن و سوخت می‌شود.

به گفته کارشناسان هزینه مدارس در مناطق محروم که مردم در فقر زندگی می‌کنند بیشتر است زیرا تراکم جمعیت دانش‌آموزی در مدارس دولتی بیشتر است و اختصاص بودجه نامتوازن به این مناطق، محرومیت آنها را تشدید می‌کند با این وضع خانواده‌ها ناچارند هزینه تحصیل فرزندانشان را پرداخت کنند.

عدالت آموزشی

در عدالت آموزشی آمده است که همگان باید از امکان تحصیل برخوردار باشند و هیچ کس نباید بدلیل ضعف مالی از آموزش محروم بماند.

آمارهای رسمی در سال ١٣٩٠ از محرومیت ٣میلیون و دویست هزار کودک ٦ تا ١٨ ساله از تحصیل خبر داده‌اند که بطور میانگین از هر ٥ کودک و نواجون ایرانی یک کودک از امکانات برخورداری از "آموزش حداقلی" محروم است.

شکاف جدی در امر آموزش در مناطق محروم و دیگر مناطق در ایران کاملا مشهود بوده که مهمترین عامل آن نبود زیرساخت‌های آموزشی است که باید از سوی دولت ارائه شود.

نبود کیفیت آموزشی در مناطق محروم در حد فقدان ماژیک و وایت برد یا توپ بازی نمایان است. تامین یک تیم آموزشی مطلوب و فعالیت‌های فوق‌برنامه و حتی مفاهیمی همانند آزمایشگاه و کتابخانه در این مناطق غریب است.

موضوع هوشمندسازی مدارس که مسولان در سال تحصیلی جدید از آن سخن می‌گویند تنها در حد شعار باقی مانده است‌.

انستیتوی جهانی برنامه‌ریزی آموزشی که یک سازمان تحقیقاتی وابسته به یونسکو است دسترسی به امکانات، کیفیت و برابری را از شاخص‌های اصلی برنامه‌ریزی بلند مدت آموزشی می‌داند و تحقیقات نشان می‌دهد که تنها با این سه شاخص، برنامه‌ریزی‌ها نتیجه خواهند داد در غیر این صورت اصلاحات آموزشی ناکام می‌مانند.

تحقیقات نشان میدهد که بیشتر کودکان محروم از تحصیل مشخصه‌های مشترکی دارند، آنها فرزندان خانواده‌های کم سواد یا بی‌سواد هستند، در محیط‌های روستایی یا حاشیه شهرها زندگی می‌کنند و خانواده‌هایشان از قشر فقیر و کم‌درآمد جامعه‌اند.

عدالت در ارائه امکانات آموزشی اولین اصل در آموزش رایگان و با کیفیت است که شامل فضاهای آموزشی مانند کتابخانه‌ها، سرویس‌های بهداشتی، کلاس‌های درس استاندارد، نیروی انسانی متخصص و مواد آموزشی و مطالب درسی است.

همچنین طبق تحقیقات انستیتوی جهانی برنامه‌ریزی آموزشی، تحصیل رایگان تنها ابتدایی‌ترین راهکار جهت کاهش محرومیت از تحصیل است و راهکارهای دیگری مانند وعده‌های غذایی رایگان، کتاب‌های درسی رایگان، بورسیه‌ها، کمک هزینه‌های تحصیلی و ارسال کمک به خانواده‌های این گروه لازم است.

حق آموزش رایگان و همگانی از جمله حقوق شهروندان و در زمره حقوق بنیادین بشر است. قانون اساسی حکومت اسلامی در اصل سی‌ام، رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره متوسطه را امری دائمی دانسته است. که طبق اصل ١١٣ قانون اساسی اجرای این اصل برعهده رئیس جمهور است.

دانش‌آموزان مناطق محروم در حالی از تمامی تسهیلات قانونی محروم هستند که این روزها از هوشمندسازی مدارس، ورود تبلت و اجرای ورزش‌های تخصصی صحبت می‌شود.

این دانش‌آموزان از آموزش حداقلی برخوردارند و نبود مدرسه در پایه‌های تحصیلی بالاتر آنان را مجبور به ترک تحصیل می‌کند.

افت تحصیلی

استان‌های کُردنشین از لحاظ سوادآموزی به عنوان استان‌های پایین‌تر از میانگین کشور شناخته می‌شوند. مدارس مناطق محروم بخصوص روستاها از بدیهی‌ترین و دم‌دستی‌ترین امکانات برخوردار نیستند و بنای اغلب مدارس قدیمی است.

با وجود نبود نور کافی، سرویس بهداشتی، حداقل امکانات ورزشی، بخاری استاندارد و کتابخانه و حتی نبود کلاس درس نمی‌تواند نسلی توانمند ساخت.

علاوه براین یکی از مهمترین دلایل افت تحصیلی در مناطق کُردنشین تدریس در کلاس‌های دو زبانه است که خود از شاخص‌های کیفیت آموزش محسوب می‌شود.

مزید بر علت معلمانی که می‌خواهند دراین‌باره چاره‌جویی کنند، به "حساسیت اتنیکی" محکوم و نهایتا احضار و بازداشت از عواقب آن خواهد بود.

وعده روحانی در زمینه‌ی تحصیل به زبان مادری در برنامه‌١٠ ماده‌ای او نیز هنوز به جایی نرسیده است.

هرچند وزیر آموزش و پروش وعده داده بود، شواری عالی آموزش و پروش کشور برای ایجاد عدالت آموزش توجه بیشتری به مشکلات مناطق محروم و دوزبانه خواهد کرد اما معلمان و کارشناسان آموزشی در مناطق دو زبانه سیاست دولت را مسوب افت تحصیلی در مدارس این مناطق می‌دانند. آنها معتقند که دولت به مسله تدریس دوزبانه به عنوان "تهدید" نگاه می‌کنند و به افت تحصیلی دراین‌باره توجهی نمی‌کند.

زمانی که نبود فضای آموزشی و خدمات آموزشی دغدغه دانش‌آموزان مناطق محروم است و حتی برای سوخت مدارس خود باید وجه نقد پرداخت کنند بدون شک زمینه رشد و شکوفایی دانش‌آموزان فراهم نخواهد شد و خلاقیت آنها از بین خواهد برد.


منبع: آژانس خبری کُردپا

Wednesday, September 24, 2014

آموزش و پرورش ایران در بین دو اجبار


عمر معروفی (هه‌ڵمه‌ت)

حق آموزش رایگان و همگانی از جمله حقوق شهروندان است که در زمره حقوق بنیادین بشر می باشد و اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این حق تاکید دارد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ملهم از آموزه ها و تعالیم دین مبین اسلام و همسویی با توافقات بین المللی بخصوص میثاق بین المللی حقوق فرهنگی اقتصادی و اجتماعی که دولت ایران از طریق مرجع قانونگذاری اجازه الحاق به میثاق مذکور را یافته است حق آموزش رایگان و همگانی را برای شهروندان به رسمیت می شناسد. لیکن صرف درج این حق در قانون اساسی کافی و وافی به مقصود نیست زیرا آنچه اهمیت دارد در دسترس قرار گرفتن آموزش برای همگان و وجود ضمانت های اجرایی لازم است، کشور ایران نیز در زمره اولین کشورهایی قرار دارد که عضو این کنوانسیونها شده و خود را مقید به برآوردن ان دانسته است، اما مدت سه سالی است که اخذ کمک به مدرسه به صورت اجباری نانوشته درآمده است و دانش آموزان مناطق فقیرنشین را با مشکلات عدیده ای روبرو نموده است.

آموزش و پرورش اجباری، رایگان و یکسان
لایحه آموزش و پرورش اجباری، رایگان و یکسان در ایران که ششم امرداد ۱٣۲۲ به تصویب مجلس رسیده بود پس از امضای [محمدرضا] شاه در هشتم امرداد و انتشار در روزنامه رسمی کشور به صورت قانون درآمد. قانون آموزش و پرورش اجباری که از شهریور ۱٣۵٣ تعمیم یافت از قوانین مهم و مردمی کشور ایران می باشد.
از همین زمان مدارس عالی ایران نیز با ترتیب دیگری که داده شده بود بدون شهریه شدند. علاوه بر تحصیل رایگان و یکسان، از مهرماه (آغاز سال تحصیلی ۱٣۵۴ ــ ۱٣۵٣) در مدارس ابتدایی و راهنمایی تحصیلی، نوجوانان تغذیه رایگان هم می شدند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل سی ام خود، رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره متوسطه را امری دائمی ساخته است. متن این اصل بسیار مهم از این قرار است: «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بطور رایگان گسترش دهد
می دانیم که طبق اصل ۱۱٣ قانون اساسی، مسئولیت اجرای این قانون بر عهده رئیس جمهور گذارده شده است که به انجام این مسئولیت در مجلس سوگند یاد و سپس کار خود را آغاز می کند.
همچنانکه مشهود است سه خصوصیت برای این آموزش و پرورش عمومی مدنظر می باشد که در ذیل بدانها می پردازیم و میزان برآورده شدن ان را در کشور و بخصوص طی سی و شش سال گذشته را بررسی می نماییم.

۱-       اجباری شدن: آیا آموزش و پرورش عمومی در کشور ما اجباری است؟
برای پاسخ به این سوال باید ابتدا باید مفهوم اجبار را روشن نماییم. اجبار در این زمینه یعنی نهی کردن از ان با مجازات قانونی روبروی می شود و کسانیکه از انجام آن سرپیچی بنمایند برابر با مقررات با انها برخورد قانونی خواهد شد. بسیاری از کشورهایی که خود را متعهد نموده اند، برای افرادی که سرپیچی نمایند، محرومیت از خدمات اجتماعی و یا جریمه را قرارداده اند، اما با این وجود و با وجود تعداد زیادی دانش آموز که هر ساله ترک تحصیل می نمایند و یا لازم اتحصیل می باشند اما با این وجود به مدارس راه نمی یابند، هنوز هیج پیگرد و پیگیری قانونی ای در کشور ما برای این افراد و خانواده هایشان در نظر گرفته نشده است و بر خلاف آن هر روز بر شمار کودکان کار افزوده می شود. پس در همان نگاه اول می توان گفت که این شرط اساسی به وقوع نپیوسته است و هرگاه کشور و مسئولان آن بخواهند نسبت به زدودن بیسوادی و کم سوادی، اقدام نمایند، باید مجازاتهای قانونی ای را در نظر بگیرند و به مراجع قانونی نیز صلاحیت قدرت لازمزه را بدهند.

۲-       رایگان: رایگاه بودن بدان معناست که تا پایان تحصیلات عمومی، هیج نوع هزینه ای از دانش آموزان و اولیای آنها دریافت نشده و دولت تمامی هزینه های انها را بپردازد. این مسئله با کمی بیش و کم در کشور نمود داشته است، مام طی سه سال اخیر به عینه صورت نقض آن رواج یافته و مغایر با قانون اساسی و ماده های مذکور، در مدارس اقدام به دریافت پول از دانش آموزان می گردد که این امر مع الاسف طی سال گذشته منجر به ترک تحصیل چند دانش آموز در شهر مریوان نیز گردید، پس می توان با سند و مدرک عنوان نمود که این اصل نیز به شدت ملغی گردیده است. البته این اصل به افتتاح مدارس غیر انتفاعی نیز به صورت دیگری ملغی گردیده بود. قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی در سال ۱۳۶۷ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

٣-       یکسان بودن: بر طبق این اصل می بایست و ضروری است که آموزش و پرورش در تمامی مناطق کشور و برای همه احاد مردم ایران و کودکان واجب التعلیم به صورت یکسان باشد و تمامی شرایط برای همگان مهیا گردد، اما آیا واقعا چنین است؟ آیا تمامی مناطق کشور به یک میزان از امکانات و مربی و مدرسه،برخوردارند؟ آیا تمامی ماطق به یک اندازه از تجهیزات آموزشگاهی و کامپیوتر بهره می برند؟ آیا وجود معلمان و مربیان متخصیی در تمامی مناطق به یک میزان است؟ آیا مدارس تخیربی در تمامی نقاط کشور همتراز است؟ آیا بودجه های آموزش و پرورش نواحی و شهرستانها بنا بر تعداد دانش آموزان آنها یکسان است؟ وحود زمین ورزشی و ....غیره. با اند ک نگاه می توان به روشنی دریافت که جواب تمامی این پرسشها تنها یک کلمه است: خیر.

اجبار دوم: اجباری بودن کمک به مدرسه دانش آموزان:
گوش فرا دادن به چنین بیانها و گفته هایی بسیار تکراری شده است: سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران با اشاره به ثبت ۲۲مورد شکایت مردمی در خصوص دریافت کمک‌های مردمی در هنگام ثبت نام گفت: این کار تخلف محسوب شده و در همین خصوص ۲۲ شکایت مردمی ثبت شده که پس از پیگیری‌های لازم کلیه مبالغ دریافتی به خانواده‌ها بازگردانده شد. (منبع: www.yjc.ir
آنچه به عینه در سه سال اخیر مشهود است عبارت است از اجبار دوائر و سازمانهای آموزش و پرورش بر اخذ اجباری کمک به مدرسه دانش آموزان و انکار آن از سوی مسئولان در مراکز خبری، اما چگونه می شود آنرا انکار کرد، آنگاه که مدیران مطیع اقدام به ضبط کارنامه های قبولی دانش آموزان در صورت خودداری و امتناع از پرداخت کمک به مدرسه می نمایند و در ابتدای سال تحصیلی از ثبت نام انها امتناع می ورزند؟
در پهنای فراخ کشور ایران، مردمانی با وضعیتهای اقتصادی بسیار متفاوت می زیند و همین امر سبب وجود تفاوت و تضاد فاحش در نوع و حیطه آموزشی و پرورشی آنان را فراهم نموده است و این به منزله و معنای عدم وجود برابر برای رشد انان و رقم زدن فردایی است که در صورت پرورش یافتن آن و وجود فرصت برای آن، تمامی مردان کشور از بهره های آن برخوردار خواهند بود و در صورت به بیراهه رفتن آن، می توان شاهد مضار آن برای گستره ی وسیعی از کشور بود. از اینرو لازم و بایسته است که دولت در راستای زدودن این تبعیضها و احقاق حقوق مسلم بشری و انسانی تمامی دانش آموزان و بویژه دانش آموزان مناطق محروم برآمده و به تعهدات خویش در این رابطه عمل نماید، هیچگونه عذری نیز از جمله تحریمها، پذیرفته نیست و دولت موظف و مکلف است تا چنین فرصتهایی را بوجود آورده و به تعهداتش عمل نماید در غیر اینصورت زمینه برای بروز و گسترش تضادهای اجتمای و فردی و طبقاتی در کشور بیش از گذشته خواهد بود.

عمر معروفی (هه‌ڵمه‌ت)

عضو اتحادیه صنفی معلمان کردستان ایران

سی و ششمین سال بازگشائی مدارس در ایران

شمس الدین امانتی

از سال ١٣٥٨ تاکنون، سی و شش بار زنگ مدارس با آغاز مهر ماه توسط تعدادی از آخوند ها، وزرای آموزش و پرورش و روسای جمهوری رژیم اسلامی از جمله علی خامنه ای طی دورههای مختلف به صدا درآمدهاند.

زنگ مدارس و باز گشائی آنها در ایران تحت حاکمیت رژیم مذهبی، هیچگاه آغاز و منشأ آموزش بر مبنای علم و دانش، سکولاریسم، حق انتخاب، آزادی بیان و عقیده، شادی و نشاط در مدارس و مراکز آموزشی نبوده و نخواهد بود، بلکه طنین صدایش یاد آور شروع آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت در مدارس و مراکز آموزشی است که همراه با تصویب و ابلاغ قوانین و بخشنامه های ارتجاعی در تقابل با علم و دانش، و گسیل آخوندهای مرتجع به عنوان مدرس دینی و امام جماعت، ضربه روحی غیرقابل جبرانی به دانش آموزان، والدین آنها و معلمان سکولار و انقلابی تحمیل کرده و خواهد کرد.

در این سیستم دینی و ارتجاعی، دانش آموزان، بویژه دانش آموزان و دانشجویان دختر، قربانیان اصلی این نظام ارتجاعی هستند، به نحوی که ضربات روحی و جسمی مضاعفی که بر دختران در جامعه استبداد زده مذهبی، در مدارس و مراکز آموزشی رژیم اسلامی اعمال خواهد شد حد و مرزی نمی شناسد، به نحوی که دانش آموزان دختر از همان ابتدای خروجشان از منزل، توسط مأمورین امر به معروف و نهی از منکر، تا رسیدنشان به مدرسه تعقیب می شوند. تا خندیدن، نگاه کردن، سربلند کردن، نحوه راه رفتن، رنگ مانتو و نحوه جویدن آدامس او را در دهانش مراقبت کنند، تا به زعم خود کنترل زندگی اجتماعی، شخصی و فرهنگی دانش آموزان دختر را خارج از منزل بر پایه احکام قرآن و شرع اسلام را به دستور امام و رهبرانشان در جامعه نهادینه کنند.

اکنون در آموزش و پرورش ایران امروز، یک میلیون کارمند، ١٠٥هزار مدرسه، ٧٥٢ منطقه آموزشی و ١٢،٥میلیون دانش‌آموز وجود دارد. به گزارش خبرگزاری فارس، "فانی"وزیر آموزش و پرورش رژیم گفت "آنچه اهمیت آموزش و پرورش را صد چندان می کند تأکید به تربیت نسل آینده است. وی در ادامه گفت، "برای بازگشائی مدارس در سال جدید با مشکل جدی مواجه نیستیم و از ٦ ماه قبل مقدمات بازگشایی مطلوب مدارس آغاز شده است."

علاوه بر ١٢،٥ میلیون دانش آموزی که روز سه شنبه اول مهر سال ١٣٩٣به مدرسه رفته اند، طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران "در سال ۱٣٨۵ بیش از سه میلیون و ششصد هزار کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد. این در حالی است که نهضت سوادآموزی اعلام کرده از سال ٨۵ تاکنون بیش از یک میلیون کودک دیگر به این آمار افزوده شده اند. در رابطه با آمار کودکان بازمانده از تحصیل، به نظر کارشناسان این حوزه آمار سیاه هم وجود دارد یعنی آماری که خانوادها ارائه نمی دهند و به دلیل تبعات و آثاری که ممکن است برایشان داشته باشد، اعلام نمی کنند که کودکانشان در مدرسه نیستند و به تحصیل اشتغال ندارند."

از قرار معلوم این سه میلیون و ششصد هزار کودک باز مانده از تحصیل که تعداد آنها هم اکنون به بیشتر از این آمار اعلام شده نیز رسیده است، مشکل جدی برای"فانی"وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی محسوب نخواهند شد؟! مضافآ و برطبق آمار رئیس هیأت مدیره انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده ٣٠٠تا٤٥٠ هزار نفر از کودکان پناهنده افغان در ایران، بازمانده از تحصیل هستند."

عدم احساس مسئولیت دست اندرکاران آموزش و پرورش رژیم اسلامی، در قبال کودکان کار و خیابان که روزانه در کوچه و بازار به دنبال لقمه نانی سرگردان هستند و در مدت زمان کوتاهی به دام باند های مافیائی قاچاق مواد مخدر سپاه پاسداران گرفتار و سپس سر از زندان های رژیم در می آورند که بارها اخبار مربوط به اعدام کودکان کمتر از ١٨ سال مورد انتقاد و اعتراض نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر قرار گرفته است .

کودکان مهاجر افغانستانی مقیم ایران نه تنها از این امر مستثنی نیستند، بلکه وضعیتی به مراتب اسفبارتر از کودکان ایرانی کار و خیابان محروم از مدرسه دارند، به نحوی که نه خود و نه والدین آنها رسمیت و مقبولیتی در ادارات دولتی و مدارس تحت حاکمیت رژیم اسلامی در ایران را ندارند.

امروز سه شنبه اول مهر ماه، سی و ششمین زنگ سال تحصیلی٩٤-۱٣۹٣در مدارس ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی به صدا درآمد، به گزارش خبرنگار پانا، "درهمین روز زنگ آغاز سال تحصیلی ۹۴-۱٣۹٣توسط معاون اول روحانی در دبستان دخترانه زینب منطقه ۵ تهران به صدا در آمد و سپس متن پیام روحانی توسط معاون او خوانده شد. در بخشی از پیام روحانی آمده است"برای این‌که سنت نیکوی سال‌های پیش زنده بماند از دانش آموزان عزیز می‌پرسم: عزیزانم ایران ما با مشکل جدی کمبود آب روبرو است، هر کدام از ما چگونه از آب‌های ایران می‌توانیم بهتر نگهداری و استفاده کنیم؟" این بخش از پیام روحانی از نیویورک به دبستان دخترانه زینب تهران، در نوع خود بی نظیراست، از قرارمعلوم ماه رمضان امسال همزمان با زنگ این مدرسه شروع خواهد شد. این طرح و این توصیه دراغلب استان های ایران چند ماه قبل از پیام روحانی از آمریکا، جیره بندی آب توسط مجریان دولت"تدبیر و امید"به والدین دانش آموزان و به بخش وسیعی از مردم بی آب و نان شده بود.

همزمان با این زنگ و این"گشایش"، فانی وزیر آموزش و پرورش در دولت روحانی ضمن پیامی به مناسبت بازگشائی مدارس گفت"آموزش و پرورش دولت"تدبیر و امید"در سایه الطاف الهی و عنایات حضرت ولی و حمایت‌های مقام رهبری مصمم است با جلب مشارکت آحاد جامعه ..... مطابق با فرهنگ غنی ایرانی اسلامی مسیر پیشرفت جوانان و آینده سازان این مرز و بوم را بیش از پیش هموار سازد."
طرح ملزومات این نوع از"تربیت اسلامی"و سر هم بندی کردن این ایده ارتجاعی و پشت بستن به عنایات حضرت ولی، از همان اوائل بر سر کار آمدن رژیم اسلامی هر سال و همزمان با باز گشائی مدارس در نیایش به خدا و رسول او مطرح خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری فارس، در آستانه سال تحصیلی جاری،"کانون تربیت اسلامی"که بنا به تعریف خود رژیم"تشکیلاتی، فرهنگی، تربیتی و سیاسی است"که از خرداد ماه سال ۱٣۷۷ با اخذ مجوز از وزارت کشور فعالیت خود را آغاز کرده است، در بخشی از بیانیه ای که به مناسبت آغاز سال تحصیلی ٩٤-٩٣ منتشر کرده می نویسد، "مبانی نظری تحول بنیادین آموزش و پرورش حاوی مبانی و اصول و ارزش‌های تربیت اسلامی در راستای تحقق حیات طیبه ... است که چنانچه با دقت و ظرافت لازم به اجرا درآید می‌تواند در شرایط فروپاشی نظام ارزشی استکبار جهانی، برای دیگر کشورها خصوصاً کشورهای اسلامی نیز به عنوان الگو مورد بهره‌برداری قرار گیرد."

این نهاد ارتجاعی حقه بازان و حامیان"تربیت اسلامی"که از سال ۱٣۷۷ مجوز دروغ اسلامی و فریب افکار عمومی را از وزارت کشور رژیم اسلامی دریافت کرده است، خوشبختانه هنوز موفق به اجرای یک بند از ۱٣۱ اهکار سند ارتجاعی تحول بنیادین ...، نشده و نخواهند شد.

علی رغم هزینه سرسام آور و گسیل نیرو و فشار مبلغین دینی به منظور تثبیت"تربیت اسلامی"در مدارس و مراکز آموزشی، این طرح نیز پس از مدت کوتاهی شکست خورده و به فراموشی سپرده خواهد شد و هیچگونه تأثیری بر اراده دانش آموزان سکولار و طلب علم و حقیقت نداشته و نخواهد داشت.

وزیر آموزش و پرورش رژیم در مورد باز گشائی مدارس، با توسل به دروغ اسلامی می گوید"ما با مشکل جدی مواجه نیستیم و از ٦ ماه قبل مقدمات بازگشایی مطلوب مدارس آغاز شده است."

اثبات دروغ شرعی_اسلامی وزیر دولت روحانی، به منظور فریب افکار عمومی در رابطه با باز گشائی"مطلوب مدارس"درسال تحصیلی جاری کار ساده ای است و مسئولین رژیم به دلیل رقابتهای درون حکومتی و جناحی و یا از سر بی اطلاعی از آنچه نباید بگویند، پته همدیگر و خود خودی هایشان را هم روی آب می اندازند.

"رئیسی"معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی، در نشست خبری با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان در رابطه با وضعیت کنونی مدارس ایران در سال تحصیلی ٩٤-١٣٩٣، بر خلاف گفته های"فانی"با اشاره به نابسامانی و کمبود ها در مدارس تهران گفت"وجود ٨۰۰ سالن ورزشی نیمه تمام، مدارس تخریبی و فرسوده در بافتهای قدیمی و کمبود فضای آموزشی در منطقه ۲۲ تهران یکی از بحرانی ترین نقاط در خصوص فضای آموزشی است و تا کنون هیچ مبلغی جهت این بحران به سازمان نو سازی پرداخت نشده است."
آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است؟ وضعیت اسفبار آموزش و پرورش در رژیم اسلامی و پایتخت محل سکونت ولی امر مسلمین در تهران و در جوار کاخ مرمر روحانی و دولت او که قرار بود با کلید جادوئی خود قفل های علنی و مخفی را باز و بهبودی در مراکز آموزشی و مدارس را تضمین کند، بعد از دوسال از حکومت او و دارو دسته اش و ٣٦ بار به صدا در آوردن زنگ گشایش سالانه مدارس توسط دولت های قبل از او، هنوز کمبود مدرسه و معلم، کمبود فضای آموزشی به نحوی که، از ١٠٥هزار مدرسه موجود در ایران تقریبا یک سوم از آنها فرسوده است و نیاز به تخریب و بازسازی دارد و ٥٤٠٠ مدرسه نیمه کاره در کشور، کمبود بودجه ٥٠٠٠ هزار میلیارد تومانی، وجود کلاس های متراکم و غیر استاندارد با بیش از ٤٠ دانش آموز و .... . علاوه بر همه این کمبود ها و نابسامانی ها، محتوای کتب درسی غیر علمی، اجباری شدن نماز جماعت در مدارس، کلاس قرآن، روزه اجباری، پوشش اسلامی، مراسم عزاداری، اردوی راهیان نور بدون برگشت و مضافآ هزینه سرسام آور تحصیلی و ..... و لیست بلند بالائی از قیمت های گوناگون شهریه مدارس، از جمله مشکلات زجر آور و غیر قابل تحملی است برای خانواده های کارگران، زحمتکشان و افراد کم در آمد جامعه ما که در اغلب موارد به دلیل عدم امکانات مالی و فقر، منجر به ترک تحصیل دانش آموزان این خانواده ها خواهد شد.

باتوجه به تمام این مشکلات عدیده در دوران تحصیلی و اتمام تحصیلات(دیپلم، لیسانس و .... )موج بیکاری در انتظار اغلب این تحصیل کرده ها است.

علاوه بر موج بیکاری وسیع در میان تحصیل کرده ها و فقر ناشی از این بیکاری، حسن روحانی در مراسم سی و یکمین اجلاس روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در روز شنبه۱شهریور ١٣٩٣، گفت"ما در شرایط خاصی قرار داریم و قرار است در مدارس کاری کنیم که نسل جوان و نوجوان از انقلاب، تاریخ، دفاع مقدس ایستادگی در برابر متجاوزین و... مطلع شود،‌‌ همان آموزش و پرورشی که در دفاع مقدس نقش داشت به طوری که ۳۶ هزار دانش آموز و ۵ هزار معلم شهید شدند ."

پروسه اسفبار آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت در مدارس و مراکز آموزشی و حفظ فضای جنگی و کشت و کشتار دانش آموزان و معلمان تحت لوای"دفاع مقدس"از سوئی حفظ فضای جنگ ٨ ساله ایران و عراق بر ذهنیت جامعه است، و از سوی دیگر ناشی از نیاز رژیم به وجود چنین فضای در برابر دشمنانی است که هم اکنون حکومت اسلامی در جنگ های سوریه، عراق، لبنان،یمن و دیگر کشور ها با آن درگیر و بقای حکومت اسلامی در فضای جنگ، بحران و سرکوب ممکن شده است.

در برابر رفتار و اهداف ارتجاعی و ضدانسانی رژیم در عرصه آموزش و پرورش مذهبی ، در برابر نظامی کردن مدارس و بسیج گیری دانش آموزان و حفظ فضای جنگی بر آنها، در برابر جدایی جنسیتی در مراکز آموزشی و در راستای کوشش جهت آموزش سکولار و غیرمذهبی، سازماندهی نهاد و تشکل های دمکراتیک و تودهای دانش آموزان و معلمان، با حمایت و پشتیبانی وسیع تودهای و در همراهی و همسوئی با جنبشهای رادیکال و انقلابی در جامعه و در راستای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی ممکن و عملی خواهد شد.

منبع: اخبار روز