Thursday, September 18, 2014

آغاز سال تحصیلى و زبان مادری

قهرمان قنبرى


ماه مهر می‌آید و سال تحصیلى آغاز مى‌شود، و هزاران کودک مهمترین روز زندگى‌شان را آغاز مى‌کنند، روزى که خاطراتش دهها سال با فرزندان این خاک و بوم خواهد ماند و به درستى که این روز و به طبع آن آموزش همگانى و رایگان را مى‌توان مقدس‌ترین و برترین دستاورد انسان معاصر خواند، زیرا که همین آموزش است که بنیان فکرى نوع بشر و بطبع آن آینده بشریت را پایه‌گذارى مى‌کند.

اما مسله صورت دیگرى هم دارد، سیل عظیمى از این کودکان که تحصیل را آغاز مى‌کنند، تمایز دیگرى با آن نیمه دیگر دارند که بە زبان فارسى که زبان مادریشان است تحصیل مى‌کنند.آرى در آذربایجان، کوردستان، خوزستان ….کودکان مجبور هستند همزمان با شروع آموزش و سوادآموزى، زبان فارسى را هم بیاموزند و جالب‌تر اینکه با همان سیستم، متد، کتاب و معلم که کودکان غیرفارس مجبور به آموختن زبان فارسى و سوادآموزى هستند کودکان فارس زبان فقط سوادآموزى مى‌کنند و روشن است که در مقایسه موفقیت و افت تحصیلى آیند و مسلما‌‌‌‌‌افت تحصیلى نصیب غیر فارس زبانها و رشد تحصیلى نصیب فارس زبانها مى‌شود، حتى در مقایسه نفرات اول کنکور بروشنى سهم ناچیز غیرفارس زبانها در نفرات اول دیده مى‌شود و مسله وقتى بغرنج‌تر مى‌شود که این سیر حرکت بصورت نرمال در برخوردارى امکانات هم تکرار مى‌شود، چون اگر قصد تبعیض عامدانه هم نباشد تحصیلات خوب منجر به شغل خوب خواهد شد و خود را در نهایت به صورت قوم فرادست و اقوام فرودست نشان خواهد داد که این شکاف مى‌تواند در آینده خطرناک وخطر ساز شود.

آموزش به زبان مادرى مقوله‌اى است که اصولا کسى على‌الظاهر بناى مخالفت با آنرا ندارد، نه براى آنکه به آن اعتقاد دارد بلکه بیشتر به خاطر آنکه آنقدر دلایل مستدل علمى در تایید آن وجود دارد که کسى یاراى نفى علمى و اثباتى آن را ندارد. حتى جمهورى اسلامى با بسیار قوانین غیرانسانى‌اش، در اصل پانزدهم قانون اساسى به این امر هر چند کوتاه اشاره و پیش بینى کرده، اما اصولا اصل نانوشته‌اى هم وجود دارد که در عدم آموزش به زبان مادرى غیر فارس زبانها هم اوا هستند، از حاکمیت‌اش گرفته که در آخرین انتخابات ریاست جمهورى، شعار اصل پانزده و آموزش بە زبان مادرى یکى از دلایل موفقیت و پیروزى‌اش بوده تا مخالفین سکولار و مدعى استقرار دموکراسى و حقوق بشرش، همان‌هایى که بعضا در کشورهاى خارجى زندگى مى‌کنند و حتى از امکانات غرب استفاده مى‌کنند و فرزندانشان را به مدرسه فارسى زبان مى فرستند، ولى همان مدل را براى هموطنان تورک، کورد یا عرب خود غیر لازم و زائد مى‌دانند، اصولا اینها باید جواب بدهند که آیا تحصیل فرزندانشان در اروپا و آمریکا در مدارس فارسى زبان از فرزندان آنها، دشمنان آمریکا یا اورپا بوجود آورد که تحصیل غیر فارس زبانها به زبان خودشان دشمنان ایران پدید بیاورد؟

مخالفت با آموزش به زبان مادرى که بعضا حتى مخالفین مدعى علم و سواد دانشگاهى‌اش آنرا آموزش زبان مادرى تفسیر مى‌کنند، نه مخالفتى بر پایه شهود علمى که بیشتر نشات گرفته از توهم و ترس تجزیه کشور و بعضا توهم قوم فرادست و اقوام فرودست است، اما اینکه احترام به زبان، ملیت، دین و تفاوت‌هاى فطرى و برخوردارى شخص از حقوق انسانى‌اش منجر به تجزیه‌طلبى مى‌شود و یا تحقیر و فرودست انکارى و سلب حقوق انسانى‌اش سبب شکاف و تجزیه‌طلبى مى‌شود؟ سوالى است که هر وجدان آزاده‌اى با نگاه به سرنوشت کشورهاى همجوار جوابش را لااقل در ذهن خود باید بدهد.

زنده یاد صمد بهرنگى سالها پیش حتى کتابى به اسم آموزش زبان فارسى براى کودکان آذربایجان نوشته بود که حتى با وجود رضایت و خوشحالى حاکمیت ناسیونالیستى پهلوى از این کتاب درگیر و دار کارهاى چاپ منتشر نشد و با مرگ نابهنگامش، سرنوشت کتاب معلوم نشد، حتى با گذشت سالها از مرگ صمد بهرنگى، انسانهایى که مدارک دانشگاهى‌شان را اصولا تریلى نمى‌کشد و نتیجه سالها تحقیق‌شان حذف (به)از آموزش به زبان مادرى است و ابداع آموزش زبان مادرى است ، همانها که در فرهنگستان زبان فارسى نشسته‌اند و در بهمن ١٣٩٢ فریاد اینکه با تدریس زبانهاى غیرفارسى مملکت از دست رفت سر مى‌دهند، هنوز بعد از گذشت پنجاه سال از مرگ صمد بهرنگى، کتاب یا اصولى را حتى تا این حد هم براى یادگیرى آسانتر زبان فارسى براى کودکان غیر فارس زبان اصولا تدوین نکرده‌اند، چونکه آنها هنوز حتى وجود تفاوتها را قبول نکرده‌اند،این تفاوتهاى فطرى بغایت زیبا کابوسى است بر رویاها یا توهمات پوشالى‌شان ، و یا حتى مى توان گفت بیشتر از آنکه دغدغه تمامیت ارضى کشور داشته باشند دغدغه خود برتر‌بینى و پست‌بینى طرف مقابل را دارند.

تکرار اینکه این برخورد و دید با سیل عظیمى از اهالى یک کشور به اسم وطن دوستى چه نتایج مخربى مى‌تواند ببار بیاورد بر کسى پوشیده نیست.


منبع: کوردستان میدیا

No comments: