"روز جهانی سوادآموزی" یک رویداد سالانه است که در هشتم سپتامبر برابر با
هفدهم شهریورماه، برگزار میشود. این روز توسط یونسکو نامگذاری شده و یکی
از اهداف مهم برنامه هزاره سازمان ملل متحد است.
توافق بر سر نامگذاری این روز در کنگره جهانی "پیکار با بیسوادی" در سال ۱۹۶۵ (شهریور ۱۳۴۴) صورت گرفت که در تهران برگزار گردید.
گرچه در دنیای امروز معیارهای باسوادی دگرگون شده است و فردی برای آن که با سواد تلقی شود لاجرم باید مهارتهای دیگری مانند کار با رایانه و آشنایی با یک زبان خارجی را در چنته داشته باشد اما هنوز با معیارهای قدیمی با سوادبودن یعنی "خواند و نوشتن"، بیش از ٧٨٠ میلیون نفر در سطح جهان بیسوادند. دوسوم این افراد، زنان هستند. بیش از ٢٥٠ میلیون کودک که حدود نیمی از آنها چهارسال هم به مدرسه رفتهاند، قادر به خواندن حتی یک جمله نیستند.
فعالیتهای دولتی برای ریشهکن کردن بیسوادی در ایران از سال ۴۳ بر عهده "کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی" قرار گرفت. سابقه این فعالیتها به تشکیل "سازمان تعلیمات اکابر" در سال ۱۳۱۵ بازمیگردد.
با سقوط سلطنت پهلوی و پس از انقلاب ملیتهای ایران به فرمان نخستین رهبر رژیم جمهوری اسلامی، وظیفه مبارزه با بیسوادی در ایران از دیماه ١٣٥٨بر عهده سازمان نهضت سوادآموزی قرار گرفت. سازمان نهضت سوادآموزی ایران یک سازمان دولتی ایرانی است که در سال ۱۳۵۸ به منظور آموزش خواندن و نوشتن به بزرگسالان و نیز کودکانی که به مدرسه دسترسی ندارند (مناطق محروم) تشکیل گردید که در سال ١٣٩٠ با وزارت آموزش و پرورش ادغام شده و در حال حاضر به عنوان یکی از معاونتهای این وزارتخانه فعالیت میکند.
"خمینی"رهبر رژیم اسلامی ایران در فرمان خود برای راهاندازی نهضت سوادآموزی، گسترش بیسوادی را به رژیم پادشاهی نسبت داده و گفته بود: "ما باید در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبدیل كنیم و اكنون بدون از دستدادن وقت و بدون تشریفات خستهكننده، برای مبارزه با بیسوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام كنیم تا ان شاءاللَّه در آینده نزدیك هر كس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد".
هماکنون و با گشت بیش از سه دهه و نیم حاکمیت رژیم اسلامی ایران، وضعیت سوادآموزی اسفناک و تاسفبار است. هر چند آمار دقیقی در این رابطه در دسترس نیست اما بر اساس خود آمارهای داخلی ایران، حدودا ١٥٪ مردم بیسوادند که از این میان ده درصد مردان و بیست درصد زنان بیسواد تشکیل میدهند.
در ایران و همزمان با روز جهانی سوادآموزی، از سازمان نهضت سوادآموزی به شدت انتقاد میشود. "علی باقرزاده" رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ایران چند ماه پیش اعتراف کرده بود که در ایران حدود ده میلیون نفر بیسواد مطلق و تعداد بیشتری کمسواد هستند که از این حدود، سهونیم میلون نفرشان بین ۱۰ تا ۴۹ سال و شش میلون نفر آنها بالای ۵۰ سال سن دارند.
در همین رابطه، طی چند ماه گذشته علی باقرزاده گفته بود: "۱۱ میلیون کمسواد در ایران وجود دارد که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است، هفتونیم میلیون نفر از این افراد زیر ۵۰ سال هستند که میتوانند برگشت به بیسوادی داشته باشند و به جمعیت ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار بیسواد زیر ۵۰ سال اضافه شوند."
مسئولین مرتبط رژیم اسلامی ایران میگویند در یک دهه گذشته فعالیت سازمان نهضت سوادآموزی "به هیچ وچه مطلوب نبوده" و این سازمان را متهم میکند که در سالهای اخیر "هیچ اقدام عملیاتی برای ریشهکنی بیسوادی نداشته" است و بر این باور هستند که محرومیتهای اجتماعی و گستردهشدن مشکلات معیشتی و بیتوجهی مسئولان به ریشهکن کردن بیسوادی عواملی است که سازمان نهضت سوادآموزی را از هدف اولیه خود دور کرده است.
"محمدباقر عبادی" عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رژیم، روز دوشنبه، هفدهم شهریورماه ١٣٩٣، به پایگاه اطلاعرسانی مجلس گفته بود: "آمار دقیقی از تعداد بیسوادان در کشور وجود ندارد اما نمیتوان سهم مشکلات اقتصادی را در ایجاد وقفه در ادامه تحصیل افراد و یا شروع تحصیل آنان نادیده گرفت".
یکی از هدفهای هزاره سوم که رهبران کشورهای جهانی در سال ۲۰۰۰ خود را به رسیدن به آن متعهد کردهاند فراهم کردن امکان سوادآموزی همگانی تا سال ۲۰۱۵ میلادی است اما سازمان یونسکو فاصله ایران را تا این هدف "دور" ارزیابی کرده است.
یونسکو سال گذشته، جایگاه ایران را در میان ۱۶۴ کشور جهان و در زمینه سوادآموزی رتبه ۸۶ اعلام کرده بود.
وجود میلیونها کودک و نوجوان در ایران که به دلیل فقر خانوادهها مجبور میشوند تحصیل را کنار بگذارند و کار کنند و صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل بیانگر این واقعیت است که طرح و برنامههای مسئولین رژیم اسلامی ایران در زمینهی سوادآموزی با شکست مواجه شده شود.
توافق بر سر نامگذاری این روز در کنگره جهانی "پیکار با بیسوادی" در سال ۱۹۶۵ (شهریور ۱۳۴۴) صورت گرفت که در تهران برگزار گردید.
گرچه در دنیای امروز معیارهای باسوادی دگرگون شده است و فردی برای آن که با سواد تلقی شود لاجرم باید مهارتهای دیگری مانند کار با رایانه و آشنایی با یک زبان خارجی را در چنته داشته باشد اما هنوز با معیارهای قدیمی با سوادبودن یعنی "خواند و نوشتن"، بیش از ٧٨٠ میلیون نفر در سطح جهان بیسوادند. دوسوم این افراد، زنان هستند. بیش از ٢٥٠ میلیون کودک که حدود نیمی از آنها چهارسال هم به مدرسه رفتهاند، قادر به خواندن حتی یک جمله نیستند.
فعالیتهای دولتی برای ریشهکن کردن بیسوادی در ایران از سال ۴۳ بر عهده "کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی" قرار گرفت. سابقه این فعالیتها به تشکیل "سازمان تعلیمات اکابر" در سال ۱۳۱۵ بازمیگردد.
با سقوط سلطنت پهلوی و پس از انقلاب ملیتهای ایران به فرمان نخستین رهبر رژیم جمهوری اسلامی، وظیفه مبارزه با بیسوادی در ایران از دیماه ١٣٥٨بر عهده سازمان نهضت سوادآموزی قرار گرفت. سازمان نهضت سوادآموزی ایران یک سازمان دولتی ایرانی است که در سال ۱۳۵۸ به منظور آموزش خواندن و نوشتن به بزرگسالان و نیز کودکانی که به مدرسه دسترسی ندارند (مناطق محروم) تشکیل گردید که در سال ١٣٩٠ با وزارت آموزش و پرورش ادغام شده و در حال حاضر به عنوان یکی از معاونتهای این وزارتخانه فعالیت میکند.
"خمینی"رهبر رژیم اسلامی ایران در فرمان خود برای راهاندازی نهضت سوادآموزی، گسترش بیسوادی را به رژیم پادشاهی نسبت داده و گفته بود: "ما باید در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبدیل كنیم و اكنون بدون از دستدادن وقت و بدون تشریفات خستهكننده، برای مبارزه با بیسوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام كنیم تا ان شاءاللَّه در آینده نزدیك هر كس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد".
هماکنون و با گشت بیش از سه دهه و نیم حاکمیت رژیم اسلامی ایران، وضعیت سوادآموزی اسفناک و تاسفبار است. هر چند آمار دقیقی در این رابطه در دسترس نیست اما بر اساس خود آمارهای داخلی ایران، حدودا ١٥٪ مردم بیسوادند که از این میان ده درصد مردان و بیست درصد زنان بیسواد تشکیل میدهند.
در ایران و همزمان با روز جهانی سوادآموزی، از سازمان نهضت سوادآموزی به شدت انتقاد میشود. "علی باقرزاده" رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ایران چند ماه پیش اعتراف کرده بود که در ایران حدود ده میلیون نفر بیسواد مطلق و تعداد بیشتری کمسواد هستند که از این حدود، سهونیم میلون نفرشان بین ۱۰ تا ۴۹ سال و شش میلون نفر آنها بالای ۵۰ سال سن دارند.
در همین رابطه، طی چند ماه گذشته علی باقرزاده گفته بود: "۱۱ میلیون کمسواد در ایران وجود دارد که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است، هفتونیم میلیون نفر از این افراد زیر ۵۰ سال هستند که میتوانند برگشت به بیسوادی داشته باشند و به جمعیت ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار بیسواد زیر ۵۰ سال اضافه شوند."
مسئولین مرتبط رژیم اسلامی ایران میگویند در یک دهه گذشته فعالیت سازمان نهضت سوادآموزی "به هیچ وچه مطلوب نبوده" و این سازمان را متهم میکند که در سالهای اخیر "هیچ اقدام عملیاتی برای ریشهکنی بیسوادی نداشته" است و بر این باور هستند که محرومیتهای اجتماعی و گستردهشدن مشکلات معیشتی و بیتوجهی مسئولان به ریشهکن کردن بیسوادی عواملی است که سازمان نهضت سوادآموزی را از هدف اولیه خود دور کرده است.
"محمدباقر عبادی" عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رژیم، روز دوشنبه، هفدهم شهریورماه ١٣٩٣، به پایگاه اطلاعرسانی مجلس گفته بود: "آمار دقیقی از تعداد بیسوادان در کشور وجود ندارد اما نمیتوان سهم مشکلات اقتصادی را در ایجاد وقفه در ادامه تحصیل افراد و یا شروع تحصیل آنان نادیده گرفت".
یکی از هدفهای هزاره سوم که رهبران کشورهای جهانی در سال ۲۰۰۰ خود را به رسیدن به آن متعهد کردهاند فراهم کردن امکان سوادآموزی همگانی تا سال ۲۰۱۵ میلادی است اما سازمان یونسکو فاصله ایران را تا این هدف "دور" ارزیابی کرده است.
یونسکو سال گذشته، جایگاه ایران را در میان ۱۶۴ کشور جهان و در زمینه سوادآموزی رتبه ۸۶ اعلام کرده بود.
وجود میلیونها کودک و نوجوان در ایران که به دلیل فقر خانوادهها مجبور میشوند تحصیل را کنار بگذارند و کار کنند و صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل بیانگر این واقعیت است که طرح و برنامههای مسئولین رژیم اسلامی ایران در زمینهی سوادآموزی با شکست مواجه شده شود.
No comments:
Post a Comment